داروی عشق

لوییز اردریک

«داروی عشق» اولین کتاب از سه گانه‌‌‌ی بسیار تحسین شده‌‌‌ی بومی آمریکایی نوشته‌‌‌ی «لوئیز اردریک» است. و اولین رمان پرفروش این نویسنده به‌‌‌شمار می‌‌‌آید. این کتاب توسط نویسنده بازنویسی شده است و فصل‌‌‌هایی به آن اضافه شده است.
داروی عشق که داستان آن در محلی خیالی در داکوتای شمالی می‌‌‌گذرد داستان در هم تنیدن دو خانواده است: خانواده ی کاشپا و لامارتین.
هر فصل از کتاب طیف وسیعی از صداها را به تصویر می‌‌‌کشد تا داستان‌‌‌های خود را قابل لمس کند. راوی هر فصل متفاوت است و هر فصل آن از دیدگاه شخصی متفاوت و به صورت غیر خطی روایت می‌‌‌شود. طنز سیاه با جادو مخلوط می‌‌‌شود، بی‌‌‌عدالتی به خیانت می‌‌‌پیوندد، و از طریق همه این‌‌‌ها، پیوندهای عشق و خانوادگی عناصر را به یک مجموعه کاملا بافته شده متصل می‌‌‌کند که درام زندگی را می‌‌‌لرزاند.
اردریک داستانی مملو از شوخ طبعی، عشق و خیانت را در یک کار خارق‌‌‌العاده در هم می‌‌‌آمیزد.
داستان های این کتاب شش دهه را از دهه‌‌‌ی ۱۹۳۰ تا دهه‌‌‌ی ۱۹۸۰ در بر می‌‌‌گیرد. و داستان زندگی اعضای این خانواده ‌‌‌ا را که سرخپوست‌‌‌های «چیپوایی» هستند، در بین این سال‌‌‌ها روایت می‌‌‌کند. به لوئیز اردریک لقب بومی‌‌‌نویس آمریکایی داده‌‌‌اند.
کتاب داروی عشق را «سید سعید کلاتی» ترجمه کرده است و توسط نشر نون منتشر شده است.

در بخشی از کتاب داروی عشق می‌‌‌خوانیم:
صبح روز قبل از یکشنبه عید پاک «جون کشپاو» داشت توی خیابان اصلی خاکی شهر نفت‌‌‌خیز «ویلیستون» در داکوتای شمالی قدم می‌‌‌زد و وقت می‌‌‌کشت تا اتوبوس ساعت ظهر برسد و او را با خود به خانه ببرد. جون یک زن «چیپوایی» قدبلند بود که از هر نظر، به جز طرز راه رفتنش، زنی بالغ به نظر می‌‌‌رسید. شاید همین طرز راه رفتنش – سبک بال مثل یک دختر جوان با پاهای باریک و قوی – بود که چشم مردی را که از پشت پنجره بار دیگر بهش اشاره کرد به خود جلب کرده بود. مرد به نظرش آشنا آمد، مثل تمامی آدم‌‌‌هایی که در نظرش آشنا می آمدند. قبلا آدم‌‌‌های زیادی را دیده بود که آمده و رفته بودند. مرد دستش را خم کرد و او را به داخل بار دعوت کرد. جون هم بدون کوچک‌‌‌ترین تردیدی دعوتش را پذیرفت و وارد بار شد. با خود فکر می‌‌‌کرد یکی دو پیک با او می‌‌‌نوشد و بعد کیفش را بر می‌‌‌دارد و بیرون می‌‌‌زند تا به اتوبوس برسد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *