شازده احتجاب

هوشنگ گلشیری
«شازده احتجاب» را می‌توان یک واکاوی عمیقی در لایه‌های فرهنگ و تاریخ ایران دانست. به این خاطر که به زعم برخی منتقدان روایتی است از فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت و فرهنگ ایرانی که زمانی بسیار رونق داشت.
شازده احتجاب از بازماندگان خاندان قجری است که به سل مبتلا شده است، «مراد» پیشکار سابق وی است که معمولا خبر مرگ دوستان و بستگان شازده را برای وی می‌آورد. شبی شازده مراد را می‌بیند که از کوچه می‌آید و گمان می‌کند این بار مراد خبر مرگ خود شازده را خواهد داد. به همین خاطر شازده تمام خاطرات خانوادگی‌اش را در ذهن خود مرور می‌کند، از بلاهایی که خودش بر سر همسرش، «فخرالنسا» آورده و از جنایت‌هایی که اجدادش بر مردم کرده‌اند.
انتشار شازده احتجاب در سال ۱۳۴۸ به یک‌باره هوشنگ گلشیری را زمانی که تنها بیست و هشت سال داشت به عنوان یک داستان‌نویس تراز اول ایرانی به مردم معرفی کرد. این اولین بار بود که یک نویسنده ایرانی بدون آن‌که دیگران او را متهم به تقلیدکاری کنند، از تکنیک‌های مدرن ادبی برای داستان‌نویسی بهره می‌گرفت و اثری چنین عظیم خلق کرد. این اثر که گلشیری خوش‌اقبال‌ترین اثر خود می‌خواند، جزء معدود آثار داستانی ایران است که به زبان‌های انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است و با استقبال خوانندگان از سراسر دنیا مواجه شده است.
داستان در دوره‌ای رخ می‌دهد که قدرت از خاندان قاجار به پهلوی منتقل گردیده و اشرافی‌گری در ایران رو به نابودی است. «خسرو» -شازده احتجاب- آخرین بازمانده از یک خانواده‌ اشراف‌زاده قاجار؛ امور عمارت موروثی را رها کرده، خدمتکاران را مرخص می‌کند و تمام دارایی خود را پای قمار می‌ریزد. مراد یکی از پیشکاران سابق او هر از گاهی با آوردن خبر مرگ یکی از خویشان به دیدنش می‌آید. شازده نیز خود از مرض سل در حال جان دادن است. خسرو پس از مرگ همسر زیبایش فخرالنسا، از تنها خدمتکار چاق و نه چندان زیبایی که برایش باقی مانده می‌خواهد تا با تقلید از آداب، حرکات، لباس پوشیدن و حتی لبخند زدن فخرالنسا، او را برایش زنده نگاه دارد. در نتیجه «فخری» -خدمتکار- به امر شازده، دو نفر می‌شود. او مجبور است بی‌رحمی‌های شازده را هم نسبت به نقش همسری و هم نسبت به نقش خدمتکاری‌اش تاب بیاورد.
روایت آخرین نسل یک شازده قاجاری با پا کوبیدن او آغاز می‌شود و از همینجا هوشنگ گلشیری روح و ذهن شازده را می‌شکافد تا با گذر پی در پی از خاطرت او، روایتگر قصه تن‌پروری‌های قاجاری و جنایت‌های نظام خان‌سالاری باشد. همچنین نویسنده با وارد شدن به ذهن و روح شخصیت اصلی کتاب، با سبک جریان سیال ذهن داستان را پیش می‌برد.
دامنه قدرت و نفوذ این شازده‌ سالخورده، اکنون به خانه‌اش تقلیل پیدا کرده است؛ خانه‌ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت نیاکان شازده دست از سر او برنمی‌دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش‌هایی از زندگی لذت‌طلبانه و اغلب بی‌رحمانه اجداد خود غرق می‌شود. خویشاوندانی که مدت‌ها از مرگ‌شان می‌گذرد و اکنون تنها در قاب عکس‌های اطراف دیده می‌شوند، در ذهن سودازده‌ شازده جان دوباره می‌گیرند و او را تهدید می‌کنند. اما با در هم تنیدن این تصاویر و خاطرات مبهم، خیلی زود مشخص می‌شود خاطره همسر شازده، یعنی فخرالنسا است که بیشتر از هر چیز او را آزار می‌دهد.
می‌شود کتاب شازده احتجاب را چندین بار خواند و هربار ابعاد تازه‌ای از آن کشف کرد، چه به لحاظ نقد فئودالیته در ایران و چه به لحاظ روانشناسی شخصیت‌ها. کتاب شازده احتجاب در حجم کم خودش شخصیت‌های زیادی را پنهان کرده است که الحق هرکدام به زیبایی توصیف شده‌اند و کوتاه بودن رمان، نویسنده را وادار به سرسری نوشتن نکرده است و همین موضوع جلوه قدرت داستان پردازی او مهری بر قوی بودن این اثر دارد.
در کتاب هوشنگ گلشیری همه‌چیز درباره‌ مرگ است و با مرگ در ارتباط است. نویسنده‌ با تکرار و درهم‌آمیزی تصاویر کتاب که ترتیب زمانی و خط داستانی هم در آن به جلو و عقب کشیده می‌شود -که بر این اساس قصد گلشیری روایت داستان زندگی شازده نیست، بلکه می‌خواهد حدیث خودشناسی شازده را بیان کند- آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد و حالتی رمزگونه ایجاد می‌کند. برای مثال آن‌جا که کالسکه «شازده» در اثر سرعت بالا و سُر خوردن سُم اسب‌ها بر روی یخ آسفالت تصادف می‌کند و کالسکه‌ران که همان «مراد» باشد، فلج می‌شود و کالسکه جای خود را به صندلی چرخ‌دار می‌دهد و چرخ‌های این صندلی با رفت و آمدهای گاه‌و‌بی‌گاه «مراد» و آوردن خبر مرگ این‌و‌آن، حکم چرخ سرنوشت دودمان «احتجاب» را پیدا می‌کند که در آخر هم خبر مرگ خود «شازده» را می‌آورد که همین امر مصادف می‌شود با آغاز خودشناسی شازده احتجاب و در آخر همین مرگ است که به زندگی شازده معنی می‌دهد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *