صدایی از میان سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها

نویسنده: اندرو شاو
فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه : سیلویا رافو
کارگردان: اریک دنیس هول
بازیگران: امیلیا کلارک، مارتون سوکاس، ادوارد درینگ، لیزا گاستونی، کاترینا مورینو


«دختر جوانی به نام ورنا به عنوان پرستار در ساختمانی قدیمی مشغول کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. قرار است او از پسر کوچک خانواده که جیکوب نام دارد مراقبت کند. پسری که مادرش را به تازگی از دست داده و پس از آن در سکوتی خودخواسته فرو رفته است. جیکوب حرف نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند و منتظر است تا صدای مادرش را از میان سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیوار بشنود. زیرا این وصیت مادر اوست. هر چند جیکوب علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به برقراری ارتباط با پرستارش ندارد، اما ورنا سعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند با مهربانی به او بفهماند شنیدن صدای مادرش از میان سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیوار ناممکن است. اما گذشت زمان و اصرار جیکوب بر گوش سپردن به سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیوار، ورونا را دچار تردید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. تا جایی که ناباورانه صدای مادر را از میان دیوارها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنود.»
بسیار اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد که کتابی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم و یا داستانی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنویم و سپس پیش خود فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم؛ این داستان قابلیت فیلم شدن را دارد. «صدایی از میان سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها» یکی از آن داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست. داستانی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانست جزو بهترین فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها باشد اگر خطا و بی-منطقی در فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن موج نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند.

تریلر فیلم


بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گمان «اندرو شاو» کتاب را عالی نوشته و توانسته است مخاطب را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوبی درگیر معماهای داستان کند. اما «سیلویا رافو» دراین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باره کوتاهی کرده است. شاید بتوان گفت اگر بازی زیبا و ماهرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بازیگران نبود، فیلم هرگز قابلیت دیدن را نداشت. «اریک هول» به عنوان کارگردان سعی خود را کرده است که بهترین خروجی را داشته باشد. او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد فیلم مرموز باشد، تلاش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند بیننده را جا بگذارد تا در زمان مناسب وی را غافلگیر کند، اما به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌راستی موفق نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. ضعف فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه دامن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیر کارگردانی او نیز شده است. به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طوری که بر خلاف انتظار اصلا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به عنوان یک فیلم ترسناک از آن یاد کرد. چطور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان از داستانی ترسناک، یک فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه با پایانی شدیدا خوب (happy end) بیرون آورد؟َ! خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جکوب در انتهای فیلم دست در دست هم با عشق و محبت به زندگی ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و حادترین مشکل موضوعی فیلم به راحتی و بدون راه حل از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود!! انتهای فیلم فقط این را کم دارد که راوی بگوید: و آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به آرزوی خویش رسیدند، شما هم به آرزوی خود برسید…
اگر به داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی با سبک معمایی علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند هستید، شنیدن این داستان را به شما پیشنهاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. اما برای دیدن فیلم هیچ پیشنهادی ندارم.
در نظر داشته باشید شنیدن این داستان برای کودکان و نوجوانان ممنوع است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *