ما عاشقان بی خبر

نویسنده: موریتس رینکه
مترجم: بهروز قنبر حسینی
ناشر: قطره


در اواسط دهه ۸۰ میلادی نوعی شیوه تئاتری در آلمان و برخی دیگر از نقاط اروپا شکل گرفت که تفاوت بسیاری با تئاترهای سنتی گذشته داشت. در این شیوه صحنه‌پردازی و سایر اجزای اجرایی نمایش مرکزیت آن‌چنانی ندارد. در حقیقت، نمایشنامه دیگر همچون گذشته سهم ادبی ندارد و تنها برای بازی بازیگران نوشته شده است. در این فرم نمایشی، همچون سبک‌های کهن، به‌خصوص تئاتر یونان باستان، از طراحی صحنه و نورپردازی و… خبری نیست و بار تمام این عوامل بر روی دوش بازیگران و گاه همسرایان قرار می‌گیرد. در حقیقت، این همان شیوه‌ای است که ما در تئاتر برِشت نیز با آن روبه‌رو هستیم و اتفاقاً تئاتر پست‌مدرن نیم‌نگاهی هم به تئاتر برِشت دارد و مدام گوشزد می‌کند که تماشاگر به دیدن یک تئاتر آمده است و نه چیز دیگری. نمایشنامه «ما عشاقان بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خبر» نیز از همین دست است. در قسمتی از این کتاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم:
«ماگدالنا: این خیلی پیچیده‌ست، آقای سباستین، خیلی وقته که می‌خواستم این ‌رو بهتون بگم… زن شما نمونه‌ی زن‌های امروزیه که همه‌چی می‌خوان. طفلکی شما! این یه حقیقته که به کتاب اولریش شما هم مربوط می‌شه… مردها همیشه دروغ می‌گفتن، زن‌ها هم همین‌طور، اما الان شرایط خیلی بدتر شده، دروغ‌گویی شده یه چیز معمولی! تمام جهان خودش رو با دروغ‌گویی پنهان کرده… و برای آخرین وفادار هیچ همدردی وجود نداره! نه… قبول کنین که شما هم حال‌به‌هم‌زن هستین، با این تفاوت که احمقین!»

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *