مرد رنگین کمانی

محمد صالح علا
محمد صالح‌علا، برای بسیاری از ما نامی آشنا است. مردی که بارها «سلام بر شما هم‌وطنانِ جان»ش را از رادیو و تلویزیون شنیده‌ایم و «محبوبِ من»هایش با آن صدا و لحنِ لغزانِ بغض‌آلود حداقل یک‌بار قلب‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان را لرزانده یا آرام کرده است. محمد صالح‌علا شاعر، نویسنده، فیلم‌ساز و مجری رادیو و تلویزیون، است. آغاز فعالیت‌ حرفه‌ای او را می‌توان قصه‌نویسی برای رادیو از اواخر دهه‌ چهل دانست. صالح‌علا درباره‌ همکاری‌اش با رادیو می‌گوید: «رادیو رسانه‌ محترم و نجیبی است. من از دوران دبیرستان برای رادیو داستان و دیالوگ می‌نوشتم. بیشتر کتاب‌هایی که از من منتشر کرده‌اند، سخنانی است که در رادیو یا تلویزیون گفته‌ام. داستان‌هایی است که برای رادیو یا برای نشریاتی مانند همهشری‌داستان و مانند آن نوشته‌ام. … به نظرم رادیو یک قطب‌نمای فرهنگی، اخلاقی داشته که در زندگی مردم ما نقش آشکاری داشت.» صالح‌علا سپس به فعالیت سینمایی روی آورد؛ ابتدا به عنوان بازیگر و سپس فیلم‌نامه‌نویس. « . و بعدها به فاصله‌ یک دهه، در تلویزیون مشغول اجرا شد. او در حوزه‌ مطبوعات نیز، مجله‌ی نشانی را منتشر کرد که پس از چند شماره متوقف شد.
از جمله آثار مکتوب او می‌تواند به کتاب‌هایی چون «اجازه می‌فرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟»، «دست بردن زیر درخت سیب»، «پارچه‌فروشِ عاشق»، «حیف حوصله‌ام پیر شده»، «خفه شو عزیزم»!، «مرد رنگین‌‌‌‌‌‌‌‌‌کمانی»، «نامه‌های شفاهی و کاپوچینو» و «کیک‌پنیر» اشاره کرد.
در ادامه بخشی از داستان «مرد رنگین‌‌‌‌‌‌‌‌‌کمانی»، ر ا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانید:
«پیام‌ها را پاك می‌كنم، مدتی تلویزیون تماشا می‌كنم، خوابم می‌گیرد، می‌خوابم. سر سپیده، در سده‌ سیزده، بیدار می‌شوم، به بیابان می‌روم، هیزم می‌كشم. هیچ‌كس نمی‌داند كه مدتی است دل توی دلم نیست. عاشق شده‌ام اما نمی‌دانم او كیست، چرا این‌همه دوستش دارم. بیشتر خاطره‌هایم با او است. یك روز آسمان بیابان صاف بود اما كم‌كم ابری شد، باران گرفت. اول نم‌نم می‌بارید ولی یك‌‌‌‌‌‌‌‌‌باره طوفان شد. باد سرد سمجی وزید. باران، برف شد، چه برفی، هر دانه‌اش به یك رنگ، سرخ، سبز، سفید، طلایی، نقره‌ای، ارغوانی، نارنجی. یك‌‌‌‌‌‌‌‌‌باره زمین و آسمان رنگی شد، انگار پروانه‌های رنگی از آسمان به زمین كوچ می‌كنند. تندتند هیزم‌ها و خارهایم را یك جا جمع كردم، روی هم گذاشتم، بستم، روی كول گرفتم، راهی بازار شدم اما هرچه می‌رفتم به جایی نمی‌رسیدم.»

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *