
پگراک – تنسی
۱۴ آوریل ۱۸۹۷- ۱۵ دسامبر ۱۹۵۵
آنها به اسبها شلیک میکنند، کفن جیب ندارد، بهتر بود خانه میماندم، فردا خداحافظی کن، چاقوی جراحی، شهر فاسد
هوراس مک کوی در یک خانواده ایرلندی – آمریکایی فقیر ولی اهل ادبیات به¬دنیا آمد. در ایالت تنسی آمریکا رشد کرد و به عنوان هوانورد در جنگ جهانی اول در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا خدمت کرد. بعد از ترک مدرسه در سن شانزده سالگی، و پس از تغییرهای متوالی شغلی، او سرانجام به گارد ملی هوایی آمریکا پیوست و به عنوان کمک خلبان بمبارانکننده هواپیماهای de Havilland به فرانسه فرستاده شد. در پنجم آگوست سال ۱۹۱۸، پس از کشته شدن خلبان اصلی هواپیما، با در دست گرفتن کنترل هواپیما موفق به انهدام یک جنگنده دشمن شد و با وجود زخم¬های زیاد موفق به بازگشت گردید. از ماه نوامبر تا پایان جنگ او به عنوان خلبان اصلی جنگنده ادامه کار داد و حدود چهارصد ساعت پرواز در آسمان دشمن انجام داد.
داستان¬های نخستین او در مجله «بلک ماسک» که پس از جنگ جهانی اول نگاشته شد اشتهای سیری ناپذیر جامعه آن زمان نسبت به داستان¬های حادثه ای – هوایی را پاسخ میداد. در سال ۱۹۲۱ با «لولین اسچرر» ازدواج کرد که حاصل آن یک فرزند بود. پس از جدایی از همسر اول، مک کوی درس سال ۱۹۲۸ با «هلن واینمونت» ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.
بین سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۰ او به عنوان ورزشی نویس، در نشریه «دالاس ژورنال» در تگزاس مشغول به کار بود و همچنین یکی از تأسیس کنندگان «تئاتر کوچک دالاس» بود. در اواخر دهه ۱۹۲۰ شروع به نوشتن داستان¬های کوتاه در مجلات کرد. در دسامبر ۱۹۲۷ مجله بلک ماسک مجموعه «مرد شیطانی» را که شامل هفده داستان از مک کوی بود چاپ کرد. در ۱۹۳۱ مک کوی به همراه «اولیور هینسدل» بنیانگذار تئاتر کوچک دالاس به لس آنجلس رفت و تلاش کرد در نقش یک بازیگر ظاهر شود که موفقیت چندانی به دست نیاورد.
وی در آن سالها مشغول نوشتن رمان «آن¬ها به اسب¬ها شلیک میکنند، مگر نه؟» شد که در سال ۱۹۶۹ توسط «سیدنی پولاک» کارگردان آمریکایی به تصویر کشیده شد. مک کوی در هالیوود ملودرام¬های جنایی و وسترن زیادی برای کمپانی «کلمبیا پیکچرز» و سپس «برادران وارنر»، «پارامونت پیکچرز» و «ری¬پالبیک» نوشت. در سال ۱۹۳۳ با دستمزد هفتگی پنجاه دلار، در کمپانی کلمبیا پیکچرز با کارگردانانی نظیر « هنری هاتاوی»، «رول والاش» و «نیکولاس ری » کار کرد. پس از دورهای بیکاری، در سال ۱۹۳۷ همکاری خود را با کمپانی پارامونت پیکچرز آغاز کرد و برای کارگردانانی مثل «ویلیام لیمپمن» چندین فیلمنامه نوشت. وی تا سال ۱۹۵۵ به عنوان یک فیلمنامهنویس پر کار توانست آثار موفقی نظیر Hunted Men, Lusty Men و I Should Have Stayed Home And Kiss Tomorrow Goodbye را خلق کند. مک کوی سر انجام در ۱۵ دسامبر سال ۱۹۵۵، یک ماه پس از نمایش آخرین کارش Texas Lady بر اثر حمله قلبی در گذشت.