پرستار بچه؛ تابستان‌های من با یک قاتل زنجیره‌ای

نویسنده: لیزا رادمن و جنیفر جردن
مترجم: حسین مسعودی آشتیانی
ناشر: کراسه


پرستاربچه داستان زندگی «لیزا رادمن» است، دختر کوچکی که در دهه ۱۹۶۰ در کیپ کاد آمریکا زندگی می‌کرد. داستانی واقعی از حوادثی تکان‌دهنده. مادر لیزا، زنی خودشیفته، تابستان‌ها در متلی محلی کار می‌کرد و شب‌ها به خوش‌گذرانی می‌پرداخت و دختران خود را به مردی خوش‌چهره و خوش‌لباس می‌سپرد. لیزا که معاشرین اندکی داشت پرستارش – تونی کاستا – را مردی فوق‌العاده می‌دانست.
اما این دختر کوچک از حقیقتی بزرگ غافل بود: پرستار او یک قاتل زنجیره‌ای بود. قاتلی مخوف که جنایت‌هایش در اواخر دهه ۱۹۶۰ جامعه آمریکا را با وحشتی بی‌نهایت روبه‌رو کرد. «بوک ریپورتر» در توصیف این کتاب چنین نوشته بود: «این داستان فقط یک ماجرای جنایی نیست. پرستار بچه در لایه زیرین خود تحلیلی است جامعه‌شناسانه و روانشناسانه از دهه‌ پرالتهاب ۱۹۶۰ ایالات متحده و آدم‌های آن دوران.»
شاید خواندن این کتاب کمک کند در رفتارهای ساده و خوش بینانه خصوصاً در موقعیت والدین بودن دقیق‌تر به آدم‌های اطراف خود بنگریم. نگرشی بسیار مهم که در سایه روزمرگی‌های تکراری ما به دست فراموشی سپرده می‌شود و در بدترین حالت بی‌‌‌‌‌‌‌‌آن‌‌‌‌‌‌‌‌که بخواهیم از یک انسان، هیولایی ترسناک می‌سازد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *