
آبکند
نویسنده:
آنتون چخوف
راوی:
بهروز رضوی
زمان:
01:38:43
توجه:
شنیدن این داستان برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست.
به اشتراک گذاری:

آبکند
قسمت اول

آبکند
قسمت دوم

آبکند
قسمت سوم

آبکند
قسمت چهارم

آبکند
قسمت پنجم

آبکند
قسمت ششم
«آبکند» داستان خانواده ثروتمندی در یک روستاست که مردمش وضع مالی خوبی ندارند.
«گریگوری پتروویچ» پیرمرد پولدار و زمینداری است که بعد از مرگ همسرش با زنی خوب و خیرخواه به نام «واروارا» ازدواج کرده است. واروارا خیلی به مردم کمک میکند. از طرفی هم از کارهای خلاف «استپان» پسر کوچک و ناشنوای گریگوری و همسرش «آگسی نیا» باخبر است. «اینیسیم» که قصد پولدار شدن دارد، در شهر با مردی به نام «سارامادوف» سکههای تقلبی میفروشند و مقداری از آنها نیز پیش آقای پتروویچ است.
واروارا دختری روستایی و کارگر به نام «لی پا» را برای «اینیسیم» خواستگاری میکند. «آگسینیا» از «لیپا» متنفر است و او را عضوی از خانواده خودشان نمیداند. کشمکشها بین خانواده پتروویچ بالا میگیرد تا سرانجام سر و کله آن اتفاق شوم پیدا میشود…