هزار و یک شب / جلد ده

اقتباس متن: سمیرا عباس شکوهی
زمان: 01:33:23
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
هزار و یک شب / جلد ده قسمت اول
هزار و یک شب / جلد ده قسمت دوم
هزار و یک شب / جلد ده قسمت سوم
هزار و یک شب / جلد ده قسمت چهارم
هزار و یک شب / جلد ده قسمت پنجم
خلاصه:

ای ملک جوان‌بخت، منجم گفت: مرا خبرده از چهار چیزی که با یکدیگر ضدند و به چهار چیز مرتب‌اند.

کنیزک گفت: آن چهار چیز حرارت و برودت و رطوبت و یبوست‌اند که خدای تعالی از حرارت آتش آفریده و طبیعت آن گرم و خشک است و از یبوست خاک آفریده که طبیعت آن سرد و خشک است و از برودت آب آفریده که طبیعت آن سرد و تر است و از رطوبت هوا را آفریده و طبیعت آن گرم و تر است. پس از آن خدای تعالی دوازده برج آفریده. حمد و سور و جزا و سرطان و اسد و سنبله و میزان و عقرب و قوس و جعدی و داو و هوت و آن برج‌ها چهار طبیعت دارند. سه برج از آن‌ها ناری است و سه برج خاکی و سه برج بادی و سه برج آبی. حمل و قوس و اسد آتشی هستند. سور و سنبله و جعدی خاکی‌اند. جوزا و میزان و دلو بادی، سرطان و عقرب و هوت آبی.

آن­گاه منجم برخاسته گفت: گواه باشید که این کنیزک از من داناتر است. پس مغلوب از مجلس بازگشت و خلیفه گفت: حکیم فیلسوف کجاست؟ مردی برخاسته در برابر کنیز بنشسته و به او گفت: از دهر مرا خبر ده.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *