بیژن نجدی


خاش – زاهدان – ایران
۲۴ آبان ۱۳۲۰ – ۴ شهریر ۱۳۷۶

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند/ دوباره از همان خیابان‌ها/ داستان‌های ناتمام/ خواهران این تابستان/ واقعیت رؤیای من است./ پسرعموی سپیدار/ داستان ناتمام (A+B)


ییژن نجدی، نویسنده نام آشنا و توانمند ایرانی، از پدر و مادری گیلانی و اصیل در خاش زاهدان متولد شد. در خردسالی به همراه خانواده به رشت آمد و تحصیلات ابتدایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش را در رشت گذراند. پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به دانشسرای عالی تهران رفت و در رشته ریاضی تحصیل کرد. سپس در یکی از دبیرستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های لاهیجان به معلمی پرداخت. پدرش انسانی مبارز بود. او در جریان قیام افسران خراسان نقشی فعال داشت و در جریان درگیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گنبد کاووس به دست یکی از ژاندارم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دولتی کشته شد.
بیژن نجدی نویسنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بود که خود نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانست نویسنده است. اگر به کارها و کارنامه ادبی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ او نگاه کنید، درمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابید که در سال ۴۵ آغاز به نوشتن کرد. او سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سال نوشت، اما در دوران زندگی خود تنها یک اثر با نام «یوزپلنگانی که با من دویده-اند» را به چاپ رساند و دیگر آثارش در سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پس از مرگ او منتشر شدند.
بیژن نجدی وسواس عجیبی روی متن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش داشت. برخی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند برای نوشتن کتاب «یوزپلنگانی که با من دویده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند» بیش از پنجاه بار کارش را ویرایش کرده است و بعد به چاپ رسیده است .
یوزپلنگانی که با من دویده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، انقلابی در ادبیات منثور ایران بوجود آورد. در حال حاضر این کتاب به چاپ یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صدم رسیده است و از شمار پرفروش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی است که در ایران به چاپ رسیده است و نویسنده آن نیز ایرانی است. یوزپلنگانی که با من دویده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، افتخارات بسیاری کسب کرده است. از جمله در سال ۱۳۷۴ جایزه قلم زرین را به خود اختصاص داد.
وجه تمایز کارهای بیژن نجدی از سایر نویسندگان سبک خاصی است که در آثارش دیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. ویژگی شاخص آثارش پست مدرن بودن آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است. اگر به کارهایش رجوع کنید به روشنی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیند که چنان واقعیت را با فراواقعیت در هم آمیخته است که نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان هیچ مرز مشخصی برای آن تعیین کرد. در واقع سبک او به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در هم آمیزش رئالیسم و سورئالیسم است. نجدی زندگی تمامی کاراکترهای داستانش را با زندگی طبیعی بشر توصیف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند .در همین دنیا زیست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و با آنان زندگی می-کند، اما هر چه پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، ارتباط ذهن نویسنده با قضایای سورئال آنچنان زیاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که گویی یک نوع وابستگی ذاتی میان روان و آنچه در زندگی واقعی انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رخ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، صورت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.
یکی دیگر از ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آثار نجدی، نثر منظوم اوست .شاید به نظر کمی غریب بیاید، اما او به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش را می-نویسد که هنگام خواندن آن، مخاطب گمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند در حال خواندن یک متن خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آهنگ و موزون است. در واقع عناصر شاعرانه بسیاری در داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نجدی وجود دارد که هر کدام به نحوی تحولی در ادبیات ایران محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. زبان نجدی، زبان استعاری و تشبیهات مکرر است .در واقع تمامی کلماتش، پر است از استعاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تشبیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها که به زبانی خاص منجر می-شود. شاید بتوان گفت زبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی داستان او به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که دارای یک موسیقی است. اگر موسیقی را در آن حذف کنیم، یک متن داریم و اگر موسیقی آن را در نظر بگیریم، شعری است که دارای مولفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شاعری بسیار است.
بیژن نجدی نویسنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نخبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گو بود .متن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش به هیچ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کدام از آثار زمانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش شبیه نبود و تا به امروز نیز متنی چون متن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نجدی نوشته نشده است. متن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های او مولفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شاعرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دارد که هر کس قادر به درک آن نیست، و از سوی دیگر نیز شعر نیست و داستانی است که همه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند از آن لذت ببرند. داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیژن نجدی قابی است که در آن جز ادبیات چیز دیگری متصور نیست .تمام آنچه که باید یک متن ادبی برای به ثمر نشستن در اختیار داشته باشد، در داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیژن نجدی آن هم به یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باره گنجانده شده است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *