فریبا وفی

تبریز – ایران
۱ بهمن ۱۳۴۱ –

مجموعه داستان
در عمق صحنه /حتی وقتی می‌خندیم /در راه ویلا /همه افق /بی باد بی پارو

رمان
پرنده من /ترلان /رویای تبت /رازی در کوچه‌ها /ماه کامل می‌شود /بعد از پایان


زنان ایرانی، مادرانی هستند که قصه گفتن برای فرزندان‌شان را طبق یک قرار داد نانوشته در برنامه‌ کاری هر روز خود دارند این عادت به قصه شنیدن در ما ایرانیان از دیرباز سبب شده تا به نویسندگی و قصه نوشتن بیشتر بپردازیم و باید قبول کرد که قصه شنیدن را لذتی دیگراست .
حالا فکر کن که یک زن روایتگر داستان‌های ناخوانده باشد یک زن زاده‌ زمستان. نه، بیا اینطور فکر کن که یک زن زاده‌ زمستان با زبان آذری برایت قصه بگوید به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به! چه شود من که فارس زبان هستم دلم می‌رود برای شنیدن داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش.
نامش «فریبا وفی» است این بانوی تبریزی در اول بهمن ماه سال ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود. پیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نویسندگی است و دو فرزند دارد و از سال ۱۳۷۷ در تهران زندگی می‌کند .
فریبا وفی نویسندگی را از دوران نوجوانی آغاز کرده است و بخشی از نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ایشان در نشریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی همچون آدینه، دنیای سخن، مجله ی زنان و چیستا به چاپ رسیده است.
فریبا وفی درباره اولین داستانش این چنین نقل می‌کند: «وقتی اولین داستان جدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام با نام «راحت شدی پدر» در سال ۱۳۷۶ در مجله‌ آدینه چاپ می‌شد، هنوز جرات نداشتم نام خود را در پای داستان بنویسم» و به گفته خودش این داستان خودجوش ترین داستاش است.
این بانوی نویسنده ایرانی از سوی بسیاری از محافل ادبی و جشنواره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و اساتید ادبیات فارسی و رمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسی مورد تجلیل قرار گرفته است در سال ۱۳۸۱ به خاطر رمان «پرنده‌ من» جایزه‌ بهترین رمان سال را دریافت کرد. درسال ۱۳۸۲ جایزه‌ سومین دوره‌ جایزه‌ هوشنگ گلشیری و در دومین دوره‌ ادبی یلدا، در همان سال، این جایزه‌ ادبی را دریافت کرد و از سوی بنیاد جایزه‌ ادبی مهرگان نیز مورد تقدیر واقع شد.
در سال ۱۳۸۵ به خاطر رمان «رویا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تبت» جایزه بهترین رمان دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ششم جایزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هوشنگ گلشیری و درسال ۱۳۹۶ به خاطر رمان «ترلان» جایزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پرمخاطب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین نویسنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ غیر آلمانی «موسسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادبی لیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پروم» را دریافت کرد.
«یک روز نصیحتم کرد، این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قدر وقت صرف بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نکن. یک کمی هم کتاب بخوان. گفتم: این بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هر کدام یک کتاب هستند. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش که کتاب خواندن نیست .گفتم مهم این است که خواندن و زندگی کردنت یکی باشد. نه این که یک جور فکر کنی و جور دیگر زندگی کنی».
نثر بالا گوشه‌ای از نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کوتاه خانم وفی و بخشی از قلم ساده و روان و دلنشین ایشان است. البته که در هرکتابی به فراخور جو و موضوع کتاب قلم نویسنده دارای انعطاف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پذیری است اما در کل این بانوی هنرمند قلم طعنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمیزی دارد. قلمی که زبان گویای زنان جامعه به روایت یک زن است و چه کسی بهتر از یک زن و یک مادر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند زبان حال زنان جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ما باشد.
داستان‌های فریبا وفی شرح تنهایی عمیق زنانی است که هرکدام به‌نوعی با مسائل روحی و مشکلات خانوادگی دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. زنانی که معمولا خود را ضعیف می‌پندارند و دائم از دست خود شاکی هستند. معمولا روابط عاطفی عمیقی با والدین خود ندارند و از دست آن‌ها دلگیر هستند.
این زنان خواهان تغییر خود و شرایط اطرافشان هستند، اما اکثر اوقات فداکاری می‌کنند و از خواسته‌های خود کوتاه می‌آیند. داستان‌های او زبانی ساده و گیرا دارد که برای همه جور مخاطبی جذاب است. او نویسنده‌ای واقع‌گراست که سعی دارد نوشته‌هایش آیینه‌ای تمام‌نما از مشکلات و درگیری‌های ذهنی زن ایرانی باشد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *