دیدار با جاودانگی

اپیزودهای این قصه
دیدار با جاودانگی قسمت اول
دیدار با جاودانگی قسمت دوم
دیدار با جاودانگی قسمت سوم
دیدار با جاودانگی قسمت چهارم
دیدار با جاودانگی قسمت پنجم
دیدار با جاودانگی قسمت ششم
دیدار با جاودانگی قسمت هفتم
خلاصه:

«کیخسرو» پس از سال­‌ها پادشاهی، اکنون آتشی بر جانش افتاده و درونش غوغایی است. کیخسرو در میان تمام آن زاری‌ها و دعاها و طلب یاری از خداوند، اکنون به جایی رسیده که می‌داند جز بریدن از تعلقات و آغاز راهی تازه، چیزی پیشِ رو ندارد.

«کیخسرو» در توران، بعد از کشته شدن «سیاوش»، در خانه «پیران ویسه» زاده شد. پیران ویسه، پس از تولد کیخسرو به‌دستور «افراسیاب» که نگران جانشینی آینده نواده خود بود، کودک را به چوپانان سپرد، اما در ده سالگی او را نزد خویش فراخواند و به تربیتش همت گماشت.

کیخسرو در اساطیر و حماسه‌های ایرانی و شاهنامه فردوسی، فرزند «سیاوش» و «فرنگیس» و نواده «کیکاووس» و «افراسیاب» است. واژه کیخسرو به معنی «شاه نیک‌نام» است. کیخسرو در دیانت و شهامت، سرآمد شاهان کیانی و از کیکاووس خوش‌نام‌تر است، زیرا کیکاووس در شاهنامه اعمالی موذیانه انجام می‌دهد، اما کیخسرو پادشاهی عادل و شجاع است. در شاهنامه و متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *