هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قطاران

نویسنده: ورا پانوا
مترجم: حسن رضایی صدر
ناشر: سولار


«هم‌قطاران» رمانی جنگی است که به تجربه‌های نویسنده در سال‌های اولیه جنگ جهانی و مناطق تحت اشغال آلمان می‌پردازد. ورا پانوا، خبرنگار جنگی، خاطرات تلخ و شیرین خود را با حسی عمیق از وطن‌پرستی و خدمت به میهن به رشته تحریر درآورده است.

در یکی از بخش‌های تأثیرگذار کتاب، دانیلوف در خواب زنی را می‌بیند که قامت بلند و گیسوان سفیدی دارد. او در خیابان در حال حرکت با چوب زیر بغل است، و کسی در پشت سرش بچه‌ای را در آغوش دارد. دانیلوف در خواب او را نمی‌شناسد، اما صبح روز بعد، وقتی زن را از قطار پیاده می‌کنند، او را شناسایی می‌کند.

آمبولانسی در ایستگاه قطار منتظر است و دو بهیار، زن و نوزادش را روی برانکارد می‌برند. دانیلوف از پشت شیشه پنجره قطار به او نگاه می‌کند و متوجه نگرانی و درد عمیق در چهره‌اش می‌شود. در روشنایی بامدادی یک روز زمستانی، او تنها چهره عزیزش را که لکه زخم کوچکی بر گونه‌اش دارد، می‌شناسد.

صدایی در گوشش نجوا می‌کند: «آه ای شوالیه، نام او فاینا بود.» برانکارد درون آمبولانس گذاشته می‌شود و در آن بسته می‌شود. آمبولانس و قطار از هم دور می‌شوند.

این رمان با روایت‌های عمیق و احساسات انسانی، به بررسی تأثیرات جنگ بر زندگی‌ها و روابط انسان‌ها می‌پردازد و خوانندگان را به تفکر در مورد وطن‌پرستی و فداکاری دعوت می‌کند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *