مردی که عوض شده بود

نویسنده: دافنه دوموریه
زمان: 04:10:24
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
مردی که عوض شده بود قسمت اول
مردی که عوض شده بود قسمت دوم
مردی که عوض شده بود قسمت سوم
مردی که عوض شده بود قسمت چهارم
مردی که عوض شده بود قسمت پنجم
مردی که عوض شده بود قسمت ششم
مردی که عوض شده بود قسمت هفتم
مردی که عوض شده بود قسمت هشتم
مردی که عوض شده بود قسمت نهم
مردی که عوض شده بود قسمت دهم
مردی که عوض شده بود قسمت یازدهم
مردی که عوض شده بود قسمت دوازدهم
مردی که عوض شده بود قسمت سیزدهم
خلاصه:

داستان را از زبان «ژان» می­شنویم:

در سفر به فرانسه مردی به نام «ژان دوگه» را دیدم که به طور کلی شباهت‌های بسیاری با من داشت. او به منظور تجدید قرارداد با شرکت «کارواله» به پاریس رفته بود و قصد بازگشت به خانه خود، در «سَن ژیل» را داشت. ما شب را با هم در مهمان‌خانه سپری کردیم و روز بعد وقتی بیدار شدم، دیدم که او لباس‌های من را پوشیده و آنجا را ترک کرده است. راننده  او گمان می‌کرد که من همان ژان دوگه هستم؛ من نیز چاره‌ای جز قبول این موضوع نداشتم، به همین سبب عازم سن ژیل شدم و نقش خود را کاملاً طبیعی ایفا کردم.

در کاخ ژان دوگه برای حفظ ظاهر گفتم که قرارداد را تجدید کردم، بعد هم تلفنی به مدیر کارواله اطلاع دادم که ما شرایط شما را می‌پذیریم و آماده تجدید قرارداد هستیم.

از طرف دیگر دانستم که «فِرانسُواز»، یعنی همسر ژان دوگه، منتظر تولد کودکش است. پدر فرانسواز جهیزیه‌ دخترش را به بانک سپرده و مُقدر کرده بود در شرایط خاصی، مثل تولد یک پسر یا فوت فرانسواز قبل از پنجاه سالگی، این پول در اختیار ژان قرار گیرد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *