تیستوی سبز انگشتی

نویسنده: موریس دروئون
زمان: 02:11:39
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
تیستوی سبز انگشتی قسمت اول
تیستوی سبز انگشتی قسمت دوم
تیستوی سبز انگشتی قسمت سوم
تیستوی سبز انگشتی قسمت چهارم
تیستوی سبز انگشتی قسمت پنجم
خلاصه:

«تیستوی سبز انگشتی» آینه است. آینه‌ای که پسرکی هشت ساله در برابر شما نگه می‌دارد تا نیم تاریک خود، جنون جنگ، بی‌اخلاقی و تناقضتان را ببینید و شرمنده شوید. روایتی که در تمام تلخی و شیرینی‌اش به شما تلنگر می‌زند که شاید انسان یعنی همین کودکان و این­که شاید کودک پس از «آدم بزرگ» شدنش دیگر انسان نیست.

تیستوی سبز انگشتی داستان پسربچه‌ای به نام تیستو را بازگو می‌کند که کافی است انگشتانش به دانه یک گیاه برخورد کند تا به سرعت آن بذر به گیاهی سبز و زیبا تبدیل ‌شود.

تیستو که در یک خانواده ثروتمند متولد شده، توصیه دیگران مبنی بر مدیریت کارخانه ساخت توپ‌های جنگی پدرش در بزرگ­سالی را نمی‌پذیرد چرا که نمی‌خواهد دیگران دنیا را با باورها و عقاید از قبل ساخته شده خودشان به او بشناسانند. از این رو پدر و مادرش به این نتیجه می‌رسند که برای او یک معلم خصوصی بگیرند.

یک باغبان پیر به نام «سبیلو» تنها همدم و دوست اوست که به تیستو یاد می‌دهد با خاصیت منحصربه‌فرد انگشتانش تغییرات بزرگی در پیرامونش به وجود آورد. از این رو تیستو شروع به کار می‌کند و با رشد دادن گل و گیاه در باغ‌وحش، زندان، بیمارستان و محلۀ فقیرنشینان، زشتی‌ها را از بین می‌برد و به زیبایی تبدیل می‌کند.

اما خیلی زود این ماجراها می‌گذرد چرا که قرار است جنگی بزرگ بین کشورشان با کشور همسایه رخ بدهد و پدر تیستو باید توپ و اسلحه‌های بسیاری برای جنگ بسازد. در روز جنگ، یک اتفاق عجیب می‌افتد که هر دو کشور را شوکه می‌کند. تیستو وسایل نظامی کارخانه پدرش را دست‌کاری می‌کند و در دهانه توپ‌ها و لوله تفنگ‌ها گل می‌کارد تا از این طریق مانع وقوع جنگ شود.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *