فوتبال قجری

نویسنده: سید حسن حسینی
زمان: 05:35:19
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
فوتبال قجری قسمت اول
فوتبال قجری قسمت دوم
فوتبال قجری قسمت سوم
فوتبال قجری قسمت چهارم
فوتبال قجری قسمت پنجم
فوتبال قجری قسمت ششم
فوتبال قجری قسمت هفتم
فوتبال قجری قسمت هشتم
فوتبال قجری قسمت نهم
فوتبال قجری قسمت دهم
فوتبال قجری قسمت یازدهم
فوتبال قجری قسمت دوازدهم
فوتبال قجری قسمت سیزدهم
فوتبال قجری قسمت چهاردهم
خلاصه:

«فردوس» ندیده‌‌ «منشی‌‌الممالک»، میرزابنویس دربار، در جواب درخواست «بهادرخان» برای پرداخت اجاره‌اش به او می‌گوید: «امروز صبح خواب فوتبال دیده‌ است.» بهادرخان هم وسایل فردوس را از دفتر روزنامه بیرون می‌ریزد و او دفتر روزنامه‌اش را از دست می‌دهد.

«فهیم‌‌الدوله» از کنسول‌‌گری بریتانیا خبر می‌آورد که می‌خواهند شرف‌‌یاب حضور «اعلی‌‌‌حضرت» شوند. شاه موافقت می‌کند. از کنسول‌گری پیشنهاد بازی فوتبال را برای شاه آورده‌اند و امتیاز دریای جنوب را در ازای توپ فوتبالی که برای شاه آورده‌اند، می‌خواهند. شاه هم موافقت می‌کند.

جناب «فخیم‌‌الدوله» از فردوس می‌خواهد که درباره‌‌ فوتبال در روزنامه‌اش بنویسد و مردم را با این بازی آشنا کند. فردوس هم به او می‌گوید که بهادرخان دفتر کارش را به‌‌‌علت نپرداختن اجاره، از او پس گرفته‌‌‌است. فخیم‌‌الدوله هم دستخطی به وی می‌دهد تا بهادرخان مجبور شود دفتر را به او برگرداند. به این ترتیب فردوس وارد بازی فوتبال می‌شود.

خبر اولین بازی در روزنامه‌‌ «دقایق‌‌‌الوقایع» چاپ می‌شود و روز‌‌‌به‌‌‌روز رونق این روزنامه بیشتر می‌شود. فخیم‌‌‌الدوله تنها پسرش «راحت‌‌‌الدوله» را به‌‌‌عنوان عکاس به روزنامه‌‌ فردوس می‌فرستد و او نیز مجبور می‌شود وی را استخدام کند. عکس‌های روزنامه هم باعث اقبال بیشتر آن در بین مردم می‌شود. فخیم‌‌‌الدوله همچنین تعدادی دستخط برای فروش به مردم (برای دیدن این بازی) تهیه می‌کند؛ بنابراین فروش دستخط یا همان بلیتِ این بازی آغاز می‌شود.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *