«پل‌های مدیسن کانتی» نوشته «رابرت جیمز والر»، داستان زندگی یک زن تنها و خانه‌دار ایتالیایی را روایت می‌کند که درگیر یک عشق پنهانی می‌شود.

«رابرت کین کید» نویسنده و عکاس در واشنگتن، در یک مجله جغرافیایی ملی مشغول به کار بود. او در سن ۵۲ سالگی برای عکاسی و تهیه گزارش از پل‌های سرپوشیده مدیسون کانتی راهی شهر «آیووا» شد و در آن جا با یک زن متأهل، باهوش و زیبا به نام «فرانچسکا» آشنا شد. همسر و فرزندان فرانچسکا برای یک جشنواره یک هفته‌ای به ایالت «ایلینوی» سفر کرده‌ بودند. آشنایی با رابرت و علاقه‌اش به او، احساسات غیرمنتظره و شورانگیزی را در او به وجود آورده و وارد دنیای جدیدی شده بود.

فرانچسکا که از زندگی روستایی سنتی و کسل کننده خسته شده به عشق رابرت پاسخ مثبت گفت و به مدت چهار روز عشقی واقعی و عمیق بین آن‌ها شکل گرفت. با این حال فرانچسکا به دلیل متأهل بودن، از همراهی برای کل زندگی با رابرت سر باز زد. رابرت نیز برخلاف خواسته‌اش دیگر به دیدار او نرفت.

«رابرت جیمز والر» در این رمان عاشقانه قلب و روح آدمی را لمس و بیان می‌کند انسان زمانی به واقع شروع به تفکر و حس کردن می‌کند که برای اولین بار عشق را تجربه کند. در دنیای امروز که وفاداری به تعهدات، شکل، ارزش و مفهوم خود را از دست داده و عشق و دوست داشتن تبدیل به ابزار لذت و تنوع‌طلبی شده، روایت چنین داستان عاشقانه و زیبایی بسیار ارزشمند است.