بی‌مرگان

نویسنده: رویا افشار
زمان: 0:54:51
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
بی‌مرگان قسمت اول
بی‌مرگان قسمت دوم
خلاصه:

«دکتر کاوه» شب‌ها با صدای جیغ و فریاد زنی از خواب بیدار می‌شود. او در این‌ باره با «رامیار» چوپان صحبت می‌کند. رامیار به او می‌گوید: صدایی نیست و اگر هم می‌شنوی، باید بگویی چیزی نمی‌شنوی.

«سارو» باردار است و اوایل زمستان قرار است زایمان کند. سارو از دکتر می‌خواهد که کاری کند که بچه‌اش سقط شود و به دنیا نیاید. سارو از «بی‌مرگی» می‌ترسد. دکتر نمی‌داند بی‌مرگی چیست و هرچه از سارو می‌پرسد او هیچ توضیحی نمی‌دهد.

دکتر کاوه، نزد «عمو ضربان» می‌رود و با او درباره‌ سارو صحبت می‌کند. عمو ضربان طوری صحبت می‌کند که کاوه منظور او را متوجه نمی‌‌شود. در حین صحبت این دو نفر، کاوه صدای جیغ زنی را می‌شنود، اما عمو ضربان هیچ اعتنایی به این مسئله نمی‌‌کند. عمو ضربان به کاوه می‌گوید که نباید به این روستا می‌آمدی.

در این بین، گروهی که «بی‌مرگان» نام دارند، به روستای آن­ها حمله می‌کنند. عمو ضربان می‌گوید باید جلوی آن­ها را بگیریم. آن­ها قرار است به سارو حمله کنند، چون سارو باردار است…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *