

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت اول

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت دوم

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت سوم

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت چهارم

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت پنجم

یک جنایت بسیار کوچک
قسمت ششم
«کتایون آریانفر»، که از سالها پیش به همراه مادر و خواهرش در انگلستان زندگی میکنند، بعد از شنیدن خبر مرگ پدرش به ایران برمیگردد و تصمیم میگیرد در ایران بماند.
کتایون بعد از رسیدن به منزل عمهاش متوجه میشود که او چندماه پیش منزلش را عوض کرده است. بنابراین مجبور میشود در هتلی اقامت کند. صاحب هتل که «شهین سینا» نام دارد، مدیر یک آژانس تبلیغاتی است که با معرفی «فرهاد»، کتی را به استخدام شرکتش درمیآورد.
کتی در طول اقامت یک هفتهای در هتل ستاره، مدام به دنبال یافتن نشانی عمه فخری است. سرانجام پس از یافتن نشانی عمه و رفتن به نزد او، متوجه میشود که عمه فخری به حدی هوش و حواسش را از دست داده است که قادر به شناسایی او نیست و کتی را قاتل برادرش معرفی میکند…