






«زندگی من» اثر «آنتون چخوف»، روایتگر دگرگونی شدید وضع اجتماعی روسیه پس از قتل آلکساندر دوم است که دنیایی از تلخی و کدورت و سیاهی را به نمایش میگذارد.
در این مجموعه سه داستان کوتاه گنجانده شده است؛ «زندگی من»، «پدر» و «در راه سفر» که در سه داستان این مجموعه نویسنده به واکاوی مشکلات شخصی، اجتماعی و سیاسی میپردازد و بخشی از تاریخ را روایت میکند. راوی داستان «پدر» سوم شخص است و زندگی مردی را به تصویر میکشد که جز فرزندانش هیچ دارایی دیگری در دنیا ندارد. داستان درونمایهای طنز دارد. مشکلاتی که پدر در زندگی خود و فرزندانش به وجود میآورد و عکسالعمل فرزندانش نسبت به رفتار او، محور اصلی روایت نویسنده را شکل میدهند. چخوف در میان توصیفاتی که از رفتار شخصیتهای داستانی دارد به نقد تفاوت ظاهر و باطن انسانها میپردازد و برخی صفات انسانی را نکوهش میکند.
داستان «زندگی من» درباره مرد بیست و پنج ساله و پرشوری به نام «میخائیل» است که سودای نوشتن در سر دارد، برخلاف خانواده اشرافیاش، از کارهای تنپرورانه بیزار است. دهمین ادارهای که پدرش او را به کار در آن واداشته است را نمیتواند تحمل کند و عطایش را به لقایش میبخشد. او خانه را ترک میکند و مدتی به کار بدنی و پس از آن کارگری در راه آهن و تلگرافخانه روی میآورد. سرانجام پس از آشنایی با «ماریان» و ازدواج با او و فرار از زادگاهش، این امکان را فراهم میبیند که به نوشتن – که آرزوی همیشگیاش بوده- مشغول شود. او در این راه با سختیهایی مواجه میشود.
داستان «زندگی من» که از قویترین داستانهای آنتوان چخوف به شمار میآید، مربوط به سالهایی است که پس از قتل الکساندر دوم، دگرگونی شدیدی در وضع اجتماعی روسیه پدید آمد و فقر و تیرهروزی همهجا را فراگرفت. چخوف در این داستان که حاکی از احساس تلخ و بدبینی و البته همراه با امید به آینده است، ترسیمکننده این فقر و تیرهروزی است. آنتوان چخوف در «زندگی من» با حفظ درونمایه طنز داستان، در میان توصیفاتی که از رفتار شخصیتها دارد به نقد تفاوت ظاهر و باطن انسانها میپردازد و برخی صفات انسانی را نکوهش میکند.
ممنون از برنامه خوبتون ،چرا تایمر خواب و برداشتین؟
درود مهسا جان، سپاس از همراهی شما
این قابلیت به نسخه جدید رادیوقصه اضافه خواهد شد.