اونم هست

زمان: 02:00:14
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
اونم هست قسمت اول
اونم هست قسمت دوم
اونم هست قسمت سوم
اونم هست قسمت چهارم
اونم هست قسمت پنجم
اونم هست قسمت ششم
اونم هست قسمت هفتم
اونم هست قسمت هشتم
اونم هست قسمت نهم
اونم هست قسمت دهم
اونم هست قسمت یازدهم
اونم هست قسمت دوازدهم
اونم هست قسمت سیزدهم
اونم هست قسمت چهاردهم
اونم هست قسمت پانزدهم
خلاصه:

«اونم هست» مجموعه‌ای است از داستانک‌های ساده از آدم‌هایی صمیمی که قرار است با مضمون ترویج «سبک زندگی» صحیح، نگاهمان را به اتفاقات اطرافمان تغییر دهد.

 

«بقالی»: خانمی که برای خرید به سوپرمارکت محله خود رفته بود، وقتی تخم مرغ را در مغازه نیافت از فروشنده پرسید: چرا هر بار تخم مرغ ندارید؟ فروشنده به او پاسخ داد: تخم مرغ و برنج را می‌توانید از بقالی «مش رحیم» تهیه کنید. ما تخم مرغ و برنج را دیگر نمی‌آوریم تا مش‌رحیم هم که سی سال است در این محل بقالی دارد، بتواند چرخ زندگی‌اش را بچرخاند.

 

«استخدام»: «فرهاد» و دوستش «پرویز» در آگهی‌های روزنامه‌ها به دنبال کار هستند. در این هنگام دوستشان «هاتف» تماس می‌گیرد و به آن­ها می‌گوید که در یک ساختمان برای آن­ها کار سراغ دارد. ابتدا فرهاد و دوستش بسیار خوشحال می‌شوند. ولی ناگهان فرهاد به یاد دوست دیگرش سهراب می‌افتد که زن و بچه‌دار است و بیشتر از وی به این کار نیاز دارد. او به پرویز می‌گوید که با سهراب سر این کار بروند و خودش کار دیگری می‌یابد.

 

«فرصت شادی»: «شادی» و «سینا» در آستانه ازدواج‌اند. شادی به سینا می‌گوید که می‌خواهد مراسم عروسی­شان بسیار خاص و به یادماندنی باشد. سینا هم با او موافق است. شادی از سینا می‌خواهد مراسم عروسی­شان را در سرای سالمندان برگزار کنند. او قصد دارد با این کارش پدر و مادرهایی را که در سرای سالمندان هستند، خوشحال کند.

 

و قصه‌هایی دیگر، شاد یا غمگین، تلخ یا شیرین، آفتابی یا ابری .

 

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *