
احمد محمود
بیشک کتابخوانها، مخصوصا کسانی که به سبک رئالیسم علاقهمند هستند، نام «احمد محمود» را شنیدهاند. او نه تنها یکی از بهترین نویسندههای کشورمان شناخته میشود، بلکه یک مبارز سیاسی بود که سالهای زیادی ازعمر خود را در زندان گذراند.
«همسایهها» معروفترین اثر محمود است که در آن به زیبایی تمام زندگی سخت مردمان خوزستان را توصیف میکند. با اینکه این کتاب به صورت قانونی در تعداد به نسبت کمی منتشر شد و درحال حاضر جز کتابهای افست محسوب میشود، با این حال همچنان جز یکی از تاثیرگذارترین آثار رئالیسم محسوب میشود.
«احمد اعطا» که بیشتر با نام ادبی »احمد محمود» شناخته میشود، متولد جنوب بود ولی اصالتا به تبار کردهای کلهر کرمانشاه تعلق داشتند. او با موفقیت مدرسه و دبیرستان را در زادگاهش به اتمام رساند. سپس وارد دانشکده افسری شد و در آن زمان بود که به دنیای سیاست پا گذاشت و به دلیل فعالیتهای سیاسیش، بارها دستگیر و راهی زندان شد.
او در دوران کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ برای اولین بار به زندان رفت و شش ماه در زندان اهواز بود. اما پس از آزادی دوباره به دلیل عضویت در حزب توده دستگیر و زندانی شد. او سپس به سواحل خلیج فارس و بندر لنگه تبعید شد و چندین سال را در آنجا گذراند. مجموعا احمد محمود پنج سال از عمر خود را در زندان بود ولی هیچکدام از آنها جلودار افکار و فعالیتهای سیاسیش نبود.
با اینکه بیشک احمد محمود یکی از توانمندترین نویسندگان ایران مخصوصا در سبک رئالیسم محسوب میشود اما تابحال تنها یک جایزه دریافت کرد. او با نوشتن آخرین کتاب خود به نام «درخت انجیر معابد» موفق شد تا جایزه هوشنگ گلشیری را کسب کند. اما متاسفانه در بیشتر موارد آثار او به دلیل محتوای سیاسی از جشنوارهها حذف میشدند.
انتشار کتاب «همسایهها» با مشکلات و چالشهای زیادی همراه بود. با اینکه نوشتن این کتاب در سال ۱۳۴۵ به پایان رسید اما سالها هیچ انتشاراتی علاقهای به چاپ آن نداشت و تنها بخشهایی از آن در مجلات مختلف مانند فردوسی و پیام نور به چاپ رسید. او در سال ۱۳۵۲ بازنویسی از کتاب انجام داد و بالاخره توانست آن را با کمک انتشارات امیرکبیر چاپ کند. اما در نهایت محتوای کتاب توسط سازمانهای دولتی، ضدحکومتی تشخیص داده شد و انتشارش متوقف گردید.
محمود با تلاشهای زیاد کتاب را از توقیف خارج کرد و قرار بود با چند شرط انتشار کتاب دوباره از سر گرفته شود؛ او باید در دیباچه کتاب ذکر میکرد که این داستان واقعی نیست و همچنین بخشهایی از آن حذف یا تغییر میداد. با اینکه در بازنویسی جدید این شرطها رعایت شد اما با این حال کتاب منتشر نشد تا بالاخره در سال ۱۳۵۷ در بحبوبهی انقلاب اسلامی ایران، کتاب دوباره چاپ شد و انتشار آن تا سال ۱۳۵۹ ادامه داشت. اما دوباره توسط وزارت ارشاد چاپش متوقف شد و دیگر هیچوقت منتشر نشد.
رمان همسایهها، داستان پسری به نام «خالد» را در دهه بیست و سی شمسی در دوره نهضت ملی شدن نفت تعریف میکند. خالد از طبقه کارگر است که با فقر دست و پنجه نرم میکنند و اهل شهر اهواز است. شهری که به دلیل وجود نفت، مورد توجه خارجیها خصوصا انگلیسیها قرار گرفته است و به نوعی به استعمار این کشور درآمده است. با ورود انگلیسیها شرایط برای بومیها سختتر میشود و شهر به کلی به سمت فقر و بیکاری میرود.
یکی از روزها خالد به دلیل شکستن پنجره پاسبان، راهی کلانتری میشود و در آنجا با مردی به نام «پندار» آشنا میشود. خالد باید پیامی را از طرف پندار به فرد دیگری به نام «شفق» برساند و همین امر باعث دوستی بین این سه نفر میشود. آشنایی خالد با این دو نفر زندگی او را به کلی تغییر میدهد. او وارد یک گروه سیاسی میشود و با انگلیسیها و برای ملی شدن نفت میجنگد. در نهایت به دلیل فعالیتهای سیاسی راهی زندان میشود و مابقی داستان چالشهای او را در زندان بیان میکند.
احمد محمود با نوشتن این کتاب سعی داشت تا با تمرکز بر بازتاب دقیق حوادث، به درستی تمام اتفاقات را نقل کند. این کتاب را شاید بتوان گزارشی دقیق از حال و روز مردم بومی خوزستان، فقر و چالشهای آنها دانست. یکی از دلایل خاص بودن آثار محمود این است که خودش بخشی از جامعه آن زمان بوده و با چشمهای خود شاهد سختیها و مشکلات مردم خوزستان بود.
یکی دیگر از مواردی که در این کتاب زیاد به چشم میخورد، استفاده از لهجه، گویش جنوبی و ادبیات شفاهی است که در انتقال فرهنگ و حال و هوای خوزستان نقش مهمی دارد. نمونهی زیبایی از آن را میتوان در صحبتها و اشعار مادر خالد مشاهده کرد.