پل شکسته

فیلیپ پولمن

«پل شکسته» نوشته‌‌‌‌ی «فیلیپ پولمن» است که با ترجمه «فرزاد فرید» منتشر شده است. این کتاب روایت سرنوشت عجیب دختری جوان است که باید به دنبال پیدا کردن حقیقت باشد.
«جینی» شانزده ساله را پدرش بزرگ کرده، اما او همیشه حس می‌کند با مادرش که نقاشی اهل هاییتی است و هرگز او را ندیده، ارتباطی حسی دارد. جینی هم مثل مادرش هنرمندی پرشور و بااستعداد است. او که تنها نوجوان دورگه در دهکده‌ی کوچک‌‌‌‌شان در «ولز» است هرگز زندگی راحتی نداشته، اما عشقش به هنر همیشه به او نیرو داده است. اما بعد اتفاقاتی می‌افتد که دنیای او را زیر و رو می‌کند و جینی به این نتیجه می‌رسد که تمام زندگی‌اش دروغی بیش نبوده است. پس راهی می‌شود تا واقعیت زندگی گذشته‌اش را پیدا کند و به هویت واقعی خود پی ببرد.
در بخشی از کتاب پل شکسته می‌‌‌‌خوانیم:
آره، شاید. اما اون تک‌نوازه.
چرا دنبال تو می‌گرده؟
خب!
اندی شانه بالا انداخت و برای اولین بار جینی دید که او مضطرب به‌نظر می‌رسد. اضطراب چنان بر صورتش نشسته بود که لحظه‌ای جینی آن را با ترس اشتباه گرفت. اما بعد فکر کرد:‌ نه، اندی نه، مطمئناً اون از هیچی نمی‌ترسه.
آن لحظه مثل ابری کوچک که از جلوی خورشید بگذرد، گذشت و بعد اندی دوباره طوری نشست که انگار اتفاقی نیفتاده است.
تلنگری به زانوی جینی زد و گفت: آهای، کار می‌خوای؟
بعد از پایان ترم آره، بدم نمی‌آد. چه‌جور شغلی؟
توی باشگاه قایق‌رانی. اَنجی لایم یکی رو می‌خواد که توی کارهای آشپزخونه و چیدن میزها کمک کنه. من گفتم شاید خودم کمک کنم،‌ اما می‌دونی، خیلی سرم شلوغه، ممکنه زیادی بهم فشار بیاد. شاید کشنده باشد.
جینی با خود گفت احتمالا کسی از مادر متولد نشده که کمتر از اندی تحت فشار باشد. گفت: باشه. نمی‌خوام خطر کنی. هر روزه؟
عصرها. شش تا هشت. بهش می‌گم، بگم؟ بعداً می‌رم اون‌جا. می‌رم تا سرکشی کنم، می‌دونی، تا بچه‌ها رو ببینم و سهم اون روزشون رو بهشون بدم.
آره، بهش بگو. خودم هم می‌رم ببینمش. عالیه!

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... امتیاز شما به این خبرقصه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *