آهوی زرنگ

زمان: 00:10:28
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
آهوی زرنگ
خلاصه:

آهو کوچولو داشت لب رودخانه آب میخورد که ببر از راه رسید.
آهو کوچولو ترسید و نقشه¬ای کشید تا از دست ببر رها شود.
او به ببر گفت: تو باید آدم بخوری تا سیر شوی. ولی ببر اصلا آدم را نمی¬شناخت.
آهو کوچولو ببر را کنار جاده برد تا آدم را به او نشان دهد …

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *