یادگار سال‌های رنج

نویسنده: مریم فتحی
زمان: 03:22:02
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
یادگار سال‌های رنج قسمت اول
یادگار سال‌های رنج قسمت دوم
یادگار سال‌های رنج قسمت سوم
یادگار سال‌های رنج قسمت چهارم
یادگار سال‌های رنج قسمت پنجم
یادگار سال‌های رنج قسمت ششم
یادگار سال‌های رنج قسمت هفتم
یادگار سال‌های رنج قسمت هشتم
یادگار سال‌های رنج قسمت نهم
یادگار سال‌های رنج قسمت دهم
خلاصه:

«جهانبخش مهری» بعد از ده سال با حکم ترک بلد –تهران- از زندان آزاد می‌شود و به اراک می‌رود و در آنجا با شخصی به نام کربلایی حبیب آشنا می‌شود.
جهانبخش مهری ده سال از بهترین سال های عمرش را در زندان گذرانده است و زمانی
که حکم آزادیش را از دفتر زندان صادر می‌کنند، احساس خوشحالی نمی کند. هیچ کسی بیرون از زندان منتظر او نیست و پدر و مادرش را در این ده سال از دست داده است. جهانبخش حالا باید برود. نه از زندان، بلکه از شهری که در آن زندگی می‌کند. به ایستگاه قطار می‌رود و اولین بلیط را برای هرجایی که اولین قطار می‌رود، می‌گیرد. خیلی برایش فرقی نمی‌کند که کجا برود. فقط دوست دارد تنها باشد. قطار او را به اراک می‌برد و او در یک مسافرخانه مستقر می‌شود. روزی در راهروی مسافرخانه صدای پیرمردی به نام کربلایی را می‌شنود که در حال نصیحت کردن نوه‌اش هست. پیرمردی که زندگی او را تغییر می‌دهد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *