حاضرجوابی بلبل

نویسنده: نصرالله منشی
زمان: 00:08:28
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
حاضرجوابی بلبل
خلاصه:

باغبانی خوش سلیقه باغی سبز و خرم داشت. او بسیار پر انرژی بود و برای همین دوستانش به او «پیر زنده دل» می‌‌‌‌‌‌‌گفتند.
پیر زنده دل در باغش گل سرخی داشت که خیلی دوستش داشت. با خود می‌‌‌‌‌‌‌گفت: بلبل‌‌‌‌‌‌‌ها حق دارند که این قدر عاشق گل هستند.
یک روز صبح که باغبان در باغ قدم می‌‌‌‌‌‌‌زد دید که بلبلی روی شاخه گل سرخ نشسته و سرش را در گلبرگ‌‌‌‌‌‌‌ها گل فرو کرده بود و از همنشینی گل خوشحال بود اما گلبرگ‌‌‌‌‌‌‌های گل پرپر می‌‌‌‌‌‌‌شدند.
فردا هم همین طور گذشت. باغبان از دیدن این صحنه بسیار غمگین شد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *