دیروز، امروز، فردا

نویسنده: مریم تاجیک
زمان: 01:55:17
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
دیروز، امروز، فردا قسمت اول
دیروز، امروز، فردا قسمت دوم
دیروز، امروز، فردا قسمت سوم
دیروز، امروز، فردا قسمت چهارم
دیروز، امروز، فردا قسمت پنجم
دیروز، امروز، فردا قسمت ششم
خلاصه:

زندگی عشایری سراسر ماجرا و چالش است؛ زندگی در چادرهای شجاعت و شهامت و مردانگی یک خانواده‌ از عشایر، چندسالی است در جایی دورافتاده یک‌‌‌‌‌‌‌جانشین شده‌اند. «عذرا»، عروس خانواده، در آستانه زایمان است و شوهرش «قاسم» برای آوردن قابله در بوران شدید به نقطه‌ای دورافتاده رفته و هنوز بازنگشته است.
«گلک بانو»، مادرشوهر عذرا، با حالتی بسیار آشفته، به‌دنبال چاره می‌گردد. «پیربابا»، شوهر گلک بانو، از راه می‌رسد و گلک بانو التماسش می کند تا به‌دنبال قاسم برود؛ اما پیربابا در میان راه در گودالی از برف گیر می‌کند و دو نوه‌اش، «مجتبی» و «مرتضی»، برای پیداکردن وسیله‌ای که بتوانند پیربابا را نجات دهند، روانه می‌شوند.
از سوی دیگر، گلک بانو برای آرام‌کردن عذرا جوشانده‌ای درست می کند تا دردش را کم‌تر کند؛ اما نتیجه‌ای ندارد و حال عذرا بدتر می‌شود و تا پای مرگ پیش می‌رود.
قاسم به خانه بازمی‌گردد، اما پیربابا هنوز برنگشته است؛ او از راهی دیگر رفته تا پسر گمگشته‌اش را جست‌وجو کند.
قاسم طاقت از کف می‌دهد و به همراه برادرش «شعبان» به‌دنبال پیربابا روانه‌ کوه و بیابان می‌شوند.
از طرف دیگر مجتبی و مرتضی که به‌دنبال راهی برای رهایی پدربزرگ بودند، درگیر دشواری‌های عجیب و غریبی می‌شوند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *