اَرَشک تبآران

نویسنده: غلامرضا کاووسی
زمان: 02:04:29
توجه: مخاطب گرامی؛ عذرخواهی رادیوقصه را به دلیل کیفیت نامناسب صدا در قسمت‌هایی از داستان بپذیرید.
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
اَرَشک تبآران قسمت اول
اَرَشک تبآران قسمت دوم
اَرَشک تبآران قسمت سوم
اَرَشک تبآران قسمت چهارم
اَرَشک تبآران قسمت پنجم
خلاصه:

«اشکانیان» به همت «ارشک کبیر» -نخستین فرمانروای این سلسله- یک قرن حکومت اعقاب «اسکندر مقدونی» یا همان «سلوکیان» را از گستره پهناور ایران برانداختند. این سلسله به مدت پانصد سال بین «هخامنشیان» و «ساسانیان»، امپراتوری ایران را رونقی دوباره بخشید.
اما «ارشک چهاردهم» یا «فرهاد چهارم» برای حفظ سلطنت و به بهانه بی‌‌‌‌‌‌‌احترامی زنان به مادرش، علاوه بر کشتن پدر خود «ارد بزرگ» یک شبه با کشتن شاهزادگان و مردم بی‌گناه در زندان تیسفون، قتل عام بزرگی راه انداخت و حتی به وساطت «آرمیتا» همسر ارد عمل نکرد و عهدشکنی کرد. لذا سران مجلس مهستان که قصد رهایی زندانیان را داشتند و ناکام ماندند، راه دیگری را برای مبارزه با ستم‌های فرهاد برگزیدند. شاه برای انحراف اذهان مردم این کشتار را به قیام‌‌‌‌‌‌‌کنندگان نسبت داد و فرمان مجازات عاملان را صادر کرد تا خود را مُبرا جلوه دهد اما مخالفان هوشمند که به نیت پلید او پی بردند با تشکیل جلسه‌ای سرّی تصمیم به عزل او گرفتند. به همین خاطر «مونزس»، رئیس مجلس مهستان، برای آوردن «شاهزاده پاگور» که «ساتراپ اشکانی» در سوریه بود راهی دمشق شد و از مخالفان خواست تا پیروزی نهایی مبارزه کنند.
پاگور از قبول این تقاضا سر باز زد. «مونزس» با «آنتونیوس»، سردار مقتدر رومی، که در سنای روم زمام امور را به دست داشت، در دمشق گفت و گو کرد و با او عهدی شفاهی بست که هرگز به ایران حمله نکند و درعوض با انجام خواسته‌ او یعنی بازپس دادن اسیران و پرچم‌های روم، که با شکست رومیان به دست ایرانیان افتاده بود، اختلافات دو کشور حل شود. مونزس که نامه‌ای هم مبنی بر پوزش از رفتار گذشته و تمایل شاه به بازگشت دریافت کرده بود، به سوی ایران حرکت کرد زیرا به‌خوبی احساس می‌کرد شاه در مخمصه گرفتار است و کشور در حال فروپاشی است و پس از خداحافظی از پاگور به سوی تیسفون به راه افتاد.
شاه مجبور به استقبال از رئیس مجلس مهستان شد و پوزش خواست. در ادامه خبر عهدشکنی آنتونیوس و یورش او به «آتروپات» و «ارمنستان» به سران کشور رسید. با اتحاد سران و مخالفان، سپاهی انبوه برای راندن سپاه روم راهی آن دیار شدند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *