زندگی‌نامه حسین منزوی

نویسنده: محمدباقر رضایی
زمان: 02:01:18
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت اول
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت دوم
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت سوم
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت چهارم
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت پنجم
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت ششم
زندگی‌نامه حسین منزوی قسمت هفتم
خلاصه:

حسین منزوی از شاعران توانای معاصر است که در عرصه ادبیات ایران و شعر و شاعری خوش درخشید. در این کتاب زندگی‌نامه او از زبان خودش و با بهره‌گیری از کتاب‌ها و گفت‌وگوها و حتی شعرهای او گردآوری شده است.
حسین منزوی در پاییز سال ۱۳۲۵ در زنجان به دنیا آمد. پدر و مادرش معلم روستاهای زنجان بودند. وی سال‌های آغازین زندگی را در روستاهای نیک‌پی، کرگز و پیرسقا یا پیرزاغه زیست.
در سال ۱۳۳۲ وارد دبستان فردوسی زنجان شد و چهار سال در این مدرسه به تحصیل مشغول بود. سپس دو سال در دبستان صائب تبریزی و دو سال دبیرستان پهلوی (دکتر علی شریعتی کنونی) و چهار سال را در دبیرستان صدر جهان (محمد منتظری کنونی) درس خواند.
«دبستان پَرورَد سرباز جنگی/ دبستان پَرورَد توپ و تفنگی»، این اولین بیتی است که منزوی سرود. در آن زمان رسم بود که بعد از پایان سال تحصیلی، دانش آموزان جشنی برگزار کنند و آن سال اجرای دو نمایش، بخشی از این جشن بود. منزوی در هر دوی آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها (که متن‌‌‌‌‌‌‌‌شان را پدرش نوشته بود) بازی می‌کرد. یکی از نمایش‌‌‌‌‌‌‌‌ها، شعری در قالب مثنوی بود و در مدح دبستان. وسط یکی از تمرین‌ها منزوی این بیت (دبستان پَرورَد سرباز جنگی/ دبستان پَرورَد توپ و تفنگی) به ذهنش می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد و پدرش هم بدش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌آید و آن را به نمایش اضافه می‌‌‌‌‌‌‌‌کند.
بعد از این بیت کودکانه، شعر در منزوی پنهان می‌ماند تا ۱۶،۱۵ سالگی که عاشقی و دوری از معشوق دوباره او را شاعر می‌کند. این بیداری شعر خیلی زود وصل می شود به دوستی با «رسول مقصودی».
رسول مقصودی، معلم بود و پنج سال از منزوی بزرگ‌تر. زمانی که منزوی نخستین قدم‌های خود را در شعر برمی‌داشت، رسول چندین قدم پیش‌تر از او بود و همین امر باعث شد منزوی با گام‌های بلندتری در این مسیر پیش برود. «رسول اصلاً مثل یک آدم مسئول، با شعر من برخورد می‌کرد؛ یعنی مثلاً من را دو روز نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دید، می‌‌‌‌‌‌‌‌رسیدم، اول می-گفت شعر تازه بخون ببینم چی نوشتی؛ خیلی جدی؛ اصلاً بازخواست می‌‌‌‌‌‌‌‌ کرد.»
زمان ورود به دانشگاه، منزوی عضو ثابت جلسه‌های انجمن ادبی زنجان بود؛ انجمنی که هر هفته با حضور جمعی از بزرگان حوزه شعر و ادب زنجان برگزار می‌‌‌‌‌‌‌‌شد و به گفته منزوی یکی از انگیزه‌های اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌اش برای شعر سرودن بود.
وی در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. منزوی یکی از دلایل گرایش خود به شعر را نام دوتن از شاعران (که اتفاقاً نام دبستان دوران تحصیلش هم بوده) می‌دانست؛ زیرا سرانجام کارش را به کلاس‌‌‌‌‌‌‌‌های درس دانشکده ادبیات در تهران کشاند، اما این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی رو آورد، اما این رشته را نیز ناتمام رها کرد.
منزوی اولین دفتر شعرش را در سال ۱۳۵۰، با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رساند و با همان مجموعه برنده جایزه شد و به عنوان بهترین شاعر جوان این دوره معرفی شد. در همین زمان بود که وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه «ادب امروز»، به سرپرستی زنده یاد «نادر نادرپور»، فعالیتش را آغاز کرد. چندی بعد، مسئولیت برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی متعددی را برعهده گرفت که برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌های «کتاب روز»، «یک شعر و یک شاعر»، «شعر ما و شاعران ما»، «آیینه و ترازو» و «آیینه آدینه» از آن جمله‌اند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *