هیولا

زمان: 00:11:47
به اشتراک گذاری:
5
اپیزودهای این قصه
هیولا
خلاصه:

«کتی» از هیولا می‌‌‌‌‌‌‌‌ترسید.
کتی فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد که هیولا زیر تخت اوست. پیش مادرش رفت و گفت: من می‌‌‌‌‌‌‌‌ترسم. هیولا رفته زیر تخت من.
اما مادر زیر تخت را نگاه کرد و به کتی نشان داد که هیچ هیولایی زیر تخت او نیست…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (1 votes, average: 5,00 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *