برادر ایام / جلد یک

نویسنده: مرضیه رشیدبیگی
زمان: 07:23:33
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
برادر ایام / جلد یک قسمت اول
برادر ایام / جلد یک قسمت دوم
برادر ایام / جلد یک قسمت سوم
برادر ایام / جلد یک قسمت چهارم
برادر ایام / جلد یک قسمت پنجم
برادر ایام / جلد یک قسمت ششم
برادر ایام / جلد یک قسمت هفتم
برادر ایام / جلد یک قسمت هشتم
برادر ایام / جلد یک قسمت نهم
برادر ایام / جلد یک قسمت دهم
برادر ایام / جلد یک قسمت یازدهم
برادر ایام / جلد یک قسمت دوازدهم
برادر ایام / جلد یک قسمت سیزدهم
برادر ایام / جلد یک قسمت چهاردهم
برادر ایام / جلد یک قسمت پانزدهم
خلاصه:

«میرآقا» با ترفند خاص یک زن، از شرّ سرقت دارایی‌هایش به دست «قاسم سورچی» و «ضیاء مرده‌خور» نجات پیدا می‌کند. اما ترفند زن چه بود؟
اول اسفند ۱۲۹۹ نقطه آغاز داستان ماست. پایتخت در تب شایعه کودتا می‌سوخت و هر دم هجوم قزاق‌ها را انتظار می‌کشید. در این اوضاع میرآقا، گیله‌مرد ساده‌دل روستایی، بی‌خبر از همه جا به تهران آمد تا طلب قدیمی خود را از دولت بستاند.
درابتدای ورودش، قاسم سورچی و ضیاء مرده‌خور که پیرمرد خسته و خواب‌زده را میت می‌پنداشتند، قصد سرقت پول و دندان طلای او را داشتند، اما او از چنگ آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نجات یافت و شب را در قهوه‌خانه قنبر گذراند.
روز بعد خود را به یکی از اداره‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تابعه وزارت داخله رساند و زبان به گلایه گشود که قشون انگلیس دو سال پیش چند رأس دام و محصول زمین او را به زور تفنگ خورده و برده‌اند و یوزباشی ایرانی قشون دولت به او دست خطی داده تا بتواند پول خود را بستاند، اما وقتی به محل قشون می‌رسد یکی از افراد قشون، او را از وصول پولش ناامید می‌کند. میرآقا دست خطی را که آن زمان از قشون انگلیس گرفته است به او نشان می‌دهد، اما او را به جای دیگری می‌فرستند. میرآقا متوجه می‌شود که وزارت فواید عامه که او را به آنجا فرستادند هم حقه‌ای بیش نبوده است…

 

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *