مسخ

نویسنده: محمدرضا قربانی
زمان: 02:15:54
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
مسخ قسمت اول
مسخ قسمت دوم
مسخ قسمت سوم
مسخ قسمت چهارم
مسخ قسمت پنجم
خلاصه:

«آقای جلیلی» صاحب یک رستوران پیشرفته در بالای شهر است و یک چرتکه قدیمی ژاپنی با مهره‌های سفید براق دارد. او به خاطر باورهای خرافی معتقد است این چرتکه برایش اتفاق‌های خوبی رقم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند.
یکی از کارگران رستوران، براثر سهل‌انگاری، چرتکه را به همراه کتاب مسخ نوشته کافکا، داخل سطل زباله می‌اندازد. چرتکه به طرز عجیبی ناپدید می‌شود، اما کتاب به دست آقای «عبادی» و پسرش «اردشیر» می‌افتد که درپی یک فکر پلید، زباله‌ها را جست‌وجو می‌کنند.
آقای عبادی گمان می کند که مسخ از سیخ کباب می‌آید و کتاب درباره دستورهای آشپزی است. او تصمیم می گیرد آن را به همسرش «طاهره» هدیه کند. همسرش، نیز کتاب را می‌خواند؛ اما چون از آغاز تا پایان آن هیچ دستور آشپزی پیدا نمی‌کند، خشمگین می‌شود و تحت تأثیر سرنوشت شوم قهرمان داستان، کتاب را به صورت آقای عبادی می‌کوبد.
در این میان شخصی که خودش را شاهزاده‌ای از کشورهای حاشیه خلیج فارس معرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، همراه با میمونش وارد تهران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود تا با آقای جلیلی، صاحب رستورانی پیشرفته در تهران، درباره تأسیس یک رستوران زنجیره‌ای مذاکره کند؛ اما ناگهان میمون او گم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
این میمون سر از خانه عبادی درمی‌آورد. عبادی و همسرش نیز گمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند که پسرشان با خواندن کتاب مسخ تبدیل به میمون شده است و ماجرا پیچیده‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *