آیینه و شانه

زمان: 00:07:33
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
آیینه و شانه
خلاصه:

روزی شانه مثل همیشه روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روی آیینه نشسته بود اما همانند گذشته سرحال نبود و از ته دل آه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشید. او از زندگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش راضی نبود و دوست داشت بهتر زندگی کند. سنجاق سر که ناراحتی شانه را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دید، دلش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست به او کمک کند. او این موضوع را به آیینه گفت.
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آموزد که عیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جویی و غیبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردن از دیگران جزء اخلاق ناپسند به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. و داشتن صداقت در زندگی بسیار مهم و پسندیده است. هم چنین این داستان به این نکته هم اشاره دارد که دوستان واقعی از خوشی هم خوشحال و از ناراحتی هم غمگین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *