گناه مرغ خانگی

نویسنده: نصرالله منشی
زمان: 00:05:50
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
گناه مرغ خانگی
خلاصه:

روزی یک باز شکاری که زخمی شده بود در کنار مرغی خانگی به زمین افتاد. مرغ خانگی خواست به باز شکاری کمک کند.
اما باز شکاری کمکش را رد کرد و به او گفت که تو موجودی بی وفا و قدرنشناس هستی. مرغ تعجب کرده بود و پرسید دلیل این حرف تو چیست؟
باز شکاری گفت: آدم ها از تو نگهداری می کنند. به تو آب و دانه می دهند اما اگر بخواهند تو را بگیرند تو فرار می‌‌‌‌‌‌‌کنی.
مرغ خانگی در پاسخ گفت: حالا که با دلیل و برهان حرف زدی من هم با دلیل و برهان با تو حرف می‌‌‌‌‌‌‌زنم. چون تو از درد دل من آگاه نیستی.
این داستان آموزنده از کلیله و دمنه توسط «مهدی آذر یزدی» ساده‌‌‌‌‌‌‌نویسی شده و برای کودکان سال آخر دبستان مناسب است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *