تیزچنگال ماهیچه‌دوست

نویسنده: خسرو ماکان
4.5
اپیزودهای این قصه
تیزچنگال ماهیچه‌دوست قسمت اول
خلاصه:

گربه‏‌ا‌ى بسیار تیز چنگال و قوى وجود داشت که حتى شیر از او در هراس بود، موش‌­ها را مى‏‌خورد و همیشه اظهار پشیمانى مى‏‌کرد، تا بالاخره موش‌­ها دسته جمعى تصمیم به رویارویى و جنگ با گربه در آمدند و توانستند به­‌وسیله یک موش عاقل و ۹ موش جانباز که حاضر شدند جان خودشان را فداى دیگر موش‌­ها کنند، گربه را نیز از بین ببرند. «تیزچنگال ماهیچه‌دوست» که از سری داستان­‌های موش و گربه است، برداشتی از آثار ادبیات کهن فارسی است که برای کودکان و نوجوانان به نگارش درآمده است.

در بخشی از داستان می­‌شنویم:

یک روز سه تا موش بیچاره در کنج خلوتی نشسته بودند و داشتند باهم درد دل می‌کردند. آن‌ها در صندوقخانه حاکم کرمان نشسته بودند و به سخنان شاعری که برای خان حاکم وصف این گربه را می‌نمود و از ابهت و قدرت و یال و کوپال او تعریف می‌کرد، گوش می‌دادند.

– شاعر باشی شنیده‌ام شهرت گربه ما به شهرهای دیگر هم رسیده است.

– بله قربان، بنده شعری را که اخیراً شنیده‌ام برای شما نقل می‌کنم…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (36 votes, average: 4,50 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *