زنی که هر روز راس ساعت 6 صبح می‌آمد

4.45
اپیزودهای این قصه
زنی که هر روز راس ساعت 6 صبح می‌آمد قسمت اول
خلاصه:

چند لحظه پیش، ساعت دیواری شش ضربه نواخته بود. صاحب رستوران می‌دانست قبل از ساعت شش و نیم صبح، هیچ‌کدام از مشتری‌های دایمی او نمی‌آیند. دقیقا چند دقیقه‌ای به شش صبح مانده بود که زنی طبق عادت هر روز صبحش به آن‌جا داخل شد و بدون آن‌ که کلمه‌ای حرف بزند، بر روی چارپایه‌ای در مقابل پیشخوان نشست.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (163 votes, average: 4,45 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *