

آتش یخزده
قسمت اول

آتش یخزده
قسمت دوم

آتش یخزده
قسمت سوم

آتش یخزده
قسمت چهارم

آتش یخزده
قسمت پنجم

آتش یخزده
قسمت ششم

آتش یخزده
قسمت هفتم
«راس مورگان» به همراه پسرش «مَتیو» که همه او را «مَت» صدا میزنند، برای استخراج معادن مس عازم قطب شمال میشود. مت در هواپیما برای اولین بار اسکیمویی را میبیند. مرد اسکیمو با چوب زیر بغل راه میرود و پرستاری همراه او است.
در فرودگاه مورگان دوستش «چارلی» را میبیند که هلیکوپتر دارد و میتواند او را به محل استخراج مس ببرد. مت، خانواده اسکیمو را میبیند که برای استقبال از او به فرودگاه آمدهاند. او خیلی زود با پسر آن مرد اسکیمو که «کایاک» نام دارد، آشنا میشود.
روز بعد مت با پدرش به مدرسه میرود و متوجه میشود با کایاک در یک کلاس است. مورگان و چارلی تصمیم میگیرند به سمت معدن مس پرواز کنند؛ اما هواشناسی اعلام کرده است که طوفانی در راه است. مورگان که عجله دارد به اخبار توجهی نمیکند و حدسش بر این است که قبل از طوفان باز میگردند…