آخرین افطار

نویسنده: بابک صفی خانی
زمان: 02:23:24
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
آخرین افطار قسمت اول
آخرین افطار قسمت دوم
آخرین افطار قسمت سوم
آخرین افطار قسمت چهارم
آخرین افطار قسمت پنجم
آخرین افطار قسمت ششم
آخرین افطار قسمت هفتم
خلاصه:

«بهار»، «بهزاد» و «بهروز»، فرزندان «طغرل»، به تحریک او، پیرمردی به نام «حبیب» را می‌دزدند و او را در زیرزمین یک خانه در باغ حبس می‌کنند.
از ظواهر امر این‌طور برمی‌آید که موضوع انتقام‌گیری در میان است. طغرل مدعی است که به خاطر نامردی حبیب، سال‌ها پیش به زندان افتاده است و حالا که آزاد شده، قصد دارد انتقام سختی‌های آن همه سال را از حبیب و دو تن از دوستان حبیب و طغرل، بگیرد.
طغرل به بهروز گفته که قبل از انقلاب، حبیب و دو نفر از دوستان او شرایطی را به وجود آوردند تا طغرل ضمن یک دعوای ساختگی، کسی را بکشد و زندانی شود.
حبیب ضمن گفت و گو با بهروز وانمود می‌کند که بی‌گناه بوده و طغرل قصه را وارونه برای بهروز تعریف کرده است.
آن‌‌‌‌‌‌ها همچنین با فرستادن کارت‌های دعوت برای دو دوست دیگر به نام «جلال» و «مظفر»، آن‌‌‌‌‌‌ها را مثلا به یک مهمانی افطاری در خانه حبیب دعوت می‌‌‌‌‌‌کنند.
هر یک از این چهار نفر سعی در تبرئه خود دارند و ماجرا را به شکل خاصی بازگو می‌کنند؛ فهمیدن این‌‌‌‌‌‌که حق با کیست، کار آسانی نیست.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *