







انسان به ابزارسازی معروف است، اما هميشه از ابزاری كه میسازد هراس دارد. ابزار به ما قدرت میدهد، ولی انسان نگران قدرتی است كه ابزار به او میدهد. اين نگرانی كه از قديم وجود داشته، در قرن بيستم و با رشد فناوری و تنوع ابزارها بيشتر از گذشته شده و تا آنجا پيش رفته كه نگران از بين رفتن ارزشهای انسانی هم میشود. اين كه باورهای انسان زير چرخهای ماشين خرد و اخلاقيات به فراموشي سپرده میشود، درواقع پيام اين نمايشنامه است و از اينگونه هراسها صحبت میكند.
«آدمهای ماشینی» درباره دختری به نام هلنا است. او به جزيرهای كه در آن آدمهای ماشيني ساخته میشوند میرود و برای مبارزه با ساخت اين آدمها، جرياناتی را به وجود میآورد. درواقع نويسنده اين نمايشنامه میخواهد يكبار ديگر توجه ما را به ارزشهای انسانی، اخلاقيات، عشق و ادامه حيات در روی كرهزمين جلب كند و هشدار میدهد كه ماشينيزم بر انسان چيره نشود.