آدم خیالباف

نویسنده: نصرالله منشی
اپیزودهای این قصه
آدم خیالباف
خلاصه:
  • بازرگانی کارش فروش روغن بود. در همسایگی‌­اش مرد فقیری خانه داشت.

    گاهی بازرگان کمی روغن به همسایه فقیرش می­‌داد. مرد درویش هم فکر می‌­کرد که او به همه همسایه­‌ها روغن می­‌دهد بنابراین قبول می­‌کرد. اما همیشه قناعت کرده و کمی از روغن را مصرف می­‌کرد و بقیه را در کوزه بزرگی نگهداری می‌­کرد تا این که کوزه بزرگ پر از روغن شد …

  •  ساده نویسی: مهدی آذر یزدی
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *