

ارثیه دایی رحیم
قسمت اول

ارثیه دایی رحیم
قسمت دوم

ارثیه دایی رحیم
قسمت سوم

ارثیه دایی رحیم
قسمت چهارم

ارثیه دایی رحیم
قسمت پنجم
به «خسروخان»، پیرمرد بازنشستهای که سالهاست بعد فوت همسرش مجرد است، خبر میرسد که داییاش از دنیا رفته و همه دارایی خودش را برای او به ارث گذاشته است. از طرفی خسروخان دلبسته همسایهان، «مهلقا خانم»، شده است که او هم تنها زندگی میکند و به تازگی به محله آنها آمده است.
دوستان خسرو خان، «آقای مجیدی» و «آقای رکنالدین»، به دنبال راهی برای انجام این پیوند هستند و دست به هر کاری میزنند تا بله را از عروس خانم بگیرند؛ اما آیا رسیدن به وصال دوست به همین سادگیها امکان پذیر است؟…