ارزش

نویسنده: آرتور اشر میلر
زمان: 01:56:53
به اشتراک گذاری:
5
اپیزودهای این قصه
ارزش قسمت اول
ارزش قسمت دوم
ارزش قسمت سوم
ارزش قسمت چهارم
ارزش قسمت پنجم
خلاصه:

«ویکتور» و همسرش «اِستر» منتظر سمسار هستند تا وسایل خانه پدری ویکتور را بفروشند. استر از ویکتور می‌خواهد وسایل را ارزان نفروشد. آن­ها درباره مسائل مختلف با هم بحث می­کنند. استر از «والتر»، برادر ویکتور، متنفر است؛ چون توانسته درس بخواند و ثروتمند شود؛ در حالی که ویکتور، به خاطر نگهداری از پدرش، نتوانسته ادامه تحصیل بدهد و در نتیجه آن­ها وضعیت مالی خوبی ندارند.

استر معتقد است که اثاثیه پدری متعلق به ویکتور است و والتر نباید سهمی از آن­ها داشته باشد. او همچنین از ویکتور می‌خواهد از برادرش کمک بگیرد و کار دلخواهش را دنبال کند.

سمسار می‌آید و ویکتور به او می‌گوید که اثاثیه خانه شانزده سال دست نخورده مانده و آن­ها در فکر فروش نبوده‌اند؛ حالا هم به خاطر خراب کردن خانه‌­های این منطقه مجبور به فروش آن­ها هستند.

سمسار وسایل را بررسی می‌کند و از آن­ها خوشش می‌آید، ولی بر سر قیمت چانه می­زند. ویکتور می‌خواهد همه وسایل را بفروشد، ولی سمسار تنها چند تکه از آن­ها را می‌خواهد. سرانجام پس از کلی بحث و حرف، آن­ها معامله می­کنند.

در این زمان والتر سر می‌رسد و ویکتور به او می‌گوید که اثاث را فروخته است…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (1 votes, average: 5,00 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *