ارمغان

نویسنده: حمیدرضا عباسی
زمان: 03:00:16
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
ارمغان قسمت اول
ارمغان قسمت دوم
ارمغان قسمت سوم
ارمغان قسمت چهارم
ارمغان قسمت پنجم
ارمغان قسمت ششم
ارمغان قسمت هفتم
خلاصه:

در ایام ماه رمضان «بهرام اسکندری»، جراح و متخصص قلب و عروق، عمل جراحی سختی روی جوانی به نام «فرهاد» انجام می‌دهد که برخلاف تلاش بسیار به نتیجه نمی‌رسد و بیمارش به کما می‌رود. حالا او دچار عذاب وجدان شده است.
بهرام که بسیار ناراحت است، به روستای محل تولدش می رود و با «غلامرضا»، رفیق دوران نوجوانی‌اش رو به رو می‌شود. او و غلامرضا مدتی را با هم در جبهه گذرانده‌ اند. غلامرضا ترکشی به یادگار، در کنار قلبش دارد و باید به زودی جراحی شود. بهرام با او صحبت می‌کند و از او می‌خواهد با هم به تهران بروند تا او را معالجه کند. غلامرضا با وی راهی تهران می‌ شود. در راه تهران، بهرام موضوع فرهاد و حال وخیم وی را برای غلامرضا تعریف می‌کند. غلامرضا او را تسلی می‌‌‌‌‌‌دهد و درباره توکل به خدا با او صحبت می‌کند.
غلامرضا در بیمارستان قبل از عمل، کارت اهدای عضو خود را به بهرام می‌دهد و بهرام متوجه می‌شود که او از سختی عمل خود باخبر است. در حین عمل، با این که علائم حیاتی خوب پیش می‌روند، اما بهرام متوجه می‌شود که غلامرضا در حال از دست رفتن است و به ناگاه تمام آنچه بین او و غلامرضا در سفرش به روستا گذشته بود، برایش روشن می‌شود. از جمله خواست غلامرضا برای اهدای قلبش به فرهاد .

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *