







«استونر»؛ شرح حال پسر با استعداد و سختکوشِ روستایی به نام «ویلیام استونر» است که به تشویق پدرش راهی دانشگاه «میزوری» میشود. تا در رشته کشاورزی تحصیل کند.
ویلیام استونر در پایان قرن نوزدهم و در یک خانواده کشاورز و فقیر اهل ایالت میزوری، چشم به جهان گشود. او که به منظور تحصیل در رشته کشاورزی به دانشگاه دولتی فرستاده شده، عاشق و شیفته ادبیات انگلیسی میشود و زندگی دانشگاهی را با کمال میل در آغوش میکشد.
استونر در دانشگاه با استادی به نام «آرچر اسلونه» آشنا میشود که استاد ادبیات انگلیسیست. این آشنایی مسیر زندگی او را عوض میکند. وارد رشته ادبیات انگلیسی میشود و با راهنماییهای اسلونه تا مقطع دکتری پیش میرود. در دانشگاه دو دوست صمیمی با نامهای «گوردون فینچ» و «دیوید مسترز» پیدا میکند که یکی از آنها را در جنگ جهانی اول ازدست میدهد.
تحصیلات بالا و فاصله طولانی تا منزل، باعث میشود نقش پدر و مادر در زندگیاش کمرنگ شود. استونر به کمک اسلونه تدریس در دانشگاه را آغاز میکند و در همین سالها عاشق دختری به نام ادیت میشود…