افسانه ایرج

اپیزودهای این قصه
افسانه ایرج قسمت اول
افسانه ایرج قسمت دوم
افسانه ایرج قسمت سوم
افسانه ایرج قسمت چهارم
افسانه ایرج قسمت پنجم
افسانه ایرج قسمت ششم
خلاصه:

پس از گرفتار شدن ضحاک به دست فریدون و بر تخت نشستن فریدون، او خوابی دید که خواب‌گزاران آن را این‌گونه تعبیر کردند: وی را سه پسر خواهد بود که دو پسر بزرگ‌تر پسر کوچک‌تر را خواهند کشت.

اگر فریدون در تقسیم ملک و مهر خویش تساوی را رعایت کند، به گونه‌ای که رشک آن­ها برانگیخته نشود، چنین نزاعی نیز اتفاق نخواهد افتاد.

پس از خواب دیدن و تعبیر خواب، فریدون سرزمین‌های پهناور شاهنشاهیِ خود را بین فرزندانش تقسیم کرد؛ روم را به «سلم»، چین و آن‌سوی جیحون را به «تور»، و ایران را به «ایرج» داد؛ زیرا می‌خواست کوچک‌ترین فرزندش که ایرج بود، در کنار او باشد.

پس از تقسیم سرزمین‌ها بین پسرانش، دو پسر فریدون (سلم و تور) اعتراض خود را از این تقسیم ناعادلانه‌ پدر به گوش فریدون رساندند و او را به جنگ تهدید کردند. ایرج که از ناخشنودی برادرانش در تقسیم سرزمین‌ها آگاه شده بود، بدون اطلاع پدر به‌سوی برادران خشمگین رفت تا آنان را به آشتی فراخواند. او فقط به همسرش که باردار بود، رفتنش را خبر داد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *