اَژدَهاک

زمان: 02:5:36
به اشتراک گذاری:
3.5
اپیزودهای این قصه
اَژدَهاک قسمت اول
اَژدَهاک قسمت دوم
اَژدَهاک قسمت سوم
اَژدَهاک قسمت چهارم
اَژدَهاک قسمت پنجم
اَژدَهاک قسمت ششم
خلاصه:

«ضَحاک» از پادشاهان اسطوره‌ای ایرانیان است. نام او در اوستا بصورت «آژی‌داهاکا» آمده است و معنای آن مار اهریمنی ست؛ آژی به معنای مار و داهاکا به معنای آفریده‌ اهریمن است.

ضحاک در شاهنامه پسر «مرداس» و فرمان‌روای دشت نیزه‌وران است. او پس از کشتن پدرش بر تخت می‌نشیند. ایرانیان که از ستم‌های «جمشید» پادشاه ایران‌زمین به ستوه آمده بودند، به سراغش رفته و او را به شاهی می‌پذیرند. با بوسه ابلیس بر دوش ضحاک دو مار می‌روید. ابلیس به دست‌یاری او آمده و می‌گوید که باید در هر روز مغزِ سرِ دو جوان را به مارها خوراند تا گزندی به او نرسد.

و بدین‌سان روزگار فرمان‌روایی او هزار سال به درازا می‌کشد، تا این‌که آهنگری به نام «کاوه» به پا می‌خیزد، چرم‌پاره آهنگری‌اش «درفش کاویانی» را برمی‌افرازد و مردم را به پشتیبانی فریدون و جنگ با ضحاک می‌خواند تا این­که فریدون، ضحاک را در البرزکوه –دماوند- به بند می‌کشد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (2 votes, average: 3,50 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *