






«اتین» و «کریستینا» که بازیگر تئاتر هستند با عشق ازدواج میکنند اما بهتدریج و با به دنیا آمدن بچهها در روزمرهگی می افتند ولی دیدن تصویر دست یک زن در عکس ویلایی مرموز سبب میشود که اتین مکانی عجیب و مرموز را برای تعطیلات خانواده انتخاب کند.
اتین قصد دارد همراه خانوادهاش به تعطیلات برود. او و همسرش کریستینا، زمانی بازیگر تئاتر بودند و با عشق ازدواج کردند اما بعد از به دنیا آمدن دو فرزندشان، کریستینا تصمیم گرفت تئاتر را کنار بگذارد و بهجای آن به اداره مغازه خشکشویی پدرشوهرش مشغول شود. این اتفاق به تدریج زن و شوهر را از هم دور کرد تا اینکه اتین تصمیم گرفت اینبار او برای مقصد تعطبلات خانواده تصمیم بگیرد و از روی عمد جایی پرت و دورافتاده که نزدیک به یک منطقه نظامی بود را رزرو کرد. این منظقه عجیب، ویلایی متروکه نیز دارد که اتین از روی عکسهای ویلا دست زنی را میبیند که پرده ویلا را کنار زده. این موضوع کنجکاوی او را تحریک میکند تا داخل ویلا شود و در آنجا شواهد حضور زن را جستجو کند.
داستان بانوی خانه نوشته «دیدیه ون کولارت» مملو از نخی نامریی ست. این داستان سرشار از لذت، کشف و شهود، شک و تردید و سرشار از حس حسرت گذشتههاست. با همراه شدن با اتین، ماجرای ویلای مرموز و زن عجیبی که در سالهای قبل در آن زندگی میکرده، فضایی رازآلود بهتدریج بازگشایی شده و لذتی فراوان را برای شنونده به دنبال دارد.