برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم

نویسنده: ژان لافیت
زمان: 03:14:47
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت اول
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت دوم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت سوم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت چهارم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت پنجم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت ششم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت هفتم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت هشتم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت نهم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت دهم
برمی‌گردیم گل نرگس بچینیم قسمت یازدهم
خلاصه:

تابستان سال ۱۹۴۲ است. نیروهای آلمان، کشور فرانسه را اشغال کرده‌اند. در جنگل، نزدیک خیابانی که به دور دریاچه‌ای پیچیده، مردی روی چمن نشسته است. کودکان در میان چمن بازی می‌کنند و به اطراف می‌دوند. زنان در سایه‌روشن درختان نشسته‌اند و کاردستی می‌بافند. کمی دورتر، درمیانِ انبوه درختان بلند، دلدادگان به دامنِ سکوت و تنهایی پناه آورده‌اند.

مردی که روی چمن نشسته است، اندامی کوچک، سری بسیار بزرگ و پیشانی‌ گشاده و بلندی دارد؛ موهایش سیاه است و تقریباً سی ساله به نظر می‌رسد.

این صحنه، شروع داستانی است که به حدود سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۷ میلادی بازمی‌گردد؛ تعدادی جوان فرانسوی که در گروه‌های مقاومت و گروهایِ آزاد و پارتیزان‌های فرانسوی در جنگ جهانی فعالیت می‌کنند، تصمیم می‌گیرند عملیاتی مهم را اجرا کنند. آن­ها به رهبریِ «ریموند» برای تخریب برج‌های رادیویی «سنت آسیس» در نزدیکی پاریس برنامه‌ریزی می‌کنند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *