

به قطار نرسیدم
قسمت اول

به قطار نرسیدم
قسمت دوم

به قطار نرسیدم
قسمت سوم

به قطار نرسیدم
قسمت چهارم

به قطار نرسیدم
قسمت پنجم

به قطار نرسیدم
قسمت ششم

به قطار نرسیدم
قسمت هفتم

به قطار نرسیدم
قسمت هشتم
چه قرابت عجیبی است میان اهواز و ننه غلام بانوی سالخورده اهوازی که پیشینهای شگرف پشت سر دارد. زخمها برداشته، دردها کشیده. رنجها دیده، اما هنوز سرپا است. لبخندش گرچه بیرمق، اما هنوز گرم و گیراست. ایران عادل را کسی به نام نمیشناسد. مثل همه مادران این سرزمین، هویتشان با فرزندانشان معنا پیدا میکند. غلامرضا تمام زندگی و هویت ننه غلام بود. پسری که رفت تا هویت کشورش زنده بماند.