
تخممرغهای شوم






«تخم مرغهای شوم» اثر یکی از معروفترین نویسندگان روس، «میخائیل بولگاکف» است. او این رمان کوتاه را در سال ۱۹۲۴ نوشت. به عقیده بسیاری از منتقدان ادبی، این رمان جامعه شوروی آن زمان را به سخره میگیرد. تخم مرغهای شوم داستانی درباره یکی از اکتشافات جنجالی یک پروفسور نابغه است که به جای نجات مردم، فاجعه میآفریند.
میخائیل بولگاکف تخم مرغهای شوم را با روایت کشف تصادفی یک جانورشناس روس با نام «پروفسور پرسیکوف» آغاز میکند. او مرد سرسختی است که بهصورت تماموقت در آزمایشگاهش مشغول به کار است. مردی که وقت خود را با قورباغهها و وزغها میگذراند و امیدوار است روزی با مطالعه روی آنها، به نتیجه برسد. روزی پروفسور چند ساعت میکروسکوپ خود را روشن میگذارد و بهدنبال کاری میرود. بعد از بازگشت، متوجه پدیده عجیبی میشود که او را به فکر فرومیبرد. یک پرتو نور قرمز بهطور ناگهانی ایجاد شده و آمیب زیر میکروسکوپ را به اندازه قابلتوجهی بزرگ کرده است. پرسیکوف نمیخواهد خبر این کشف بزرگ به بیرون درز پیدا کند. اما نهایتاً این خبر فاش میشود؛ زیرا جامعه در حال حاضر بیش از هر چیزی به چنین کشفی نیاز دارد.
در همین زمان، یک بیماری ناشناخته در میان جوجهها شیوع مییابد و باعث مرگ آنها میشود. صاحبمنصبان و مردم عادی از ادامه زندگی ناامید هستند و نمیدانند که برای زنده نگه داشتن جوجهها و پرورش مرغ، باید چه کاری انجام دهند. پلیس مخفی به محض فهمیدن خبر کشف بزرگ پروفسور پرسیکوف، تجهیزات آزمایشگاهی او را مصادره میکند. دولت قصد دارد که برای تسریع رشد جوجهها از این پدیدهی شگفتانگیز استفاده نماید. با وجود مخالفت پرسیکوف که هنوز این کشف را بر روی دیگر موجودات زنده نیازموده است، دولت کار خود را شروع میکند. همانطور که میتوان انتظار داشت، افسار کار به دست مردم نابلد سپرده میشود و آنچه که نباید، اتفاق میافتد..